یه پسر

یه پسر دهه هفتادی که کلی آرزو داره و داره تلاش می‌کنه با کمک خدا بهشون برسه... توی این مسیر خاطرات خوب و بد اش رو اینجا می‏‌نویسه

یه پسر

یه پسر دهه هفتادی که کلی آرزو داره و داره تلاش می‌کنه با کمک خدا بهشون برسه... توی این مسیر خاطرات خوب و بد اش رو اینجا می‏‌نویسه

درباره نویسنده


سلام

به وبلاگ من خیلی خیلی خوش اومدین!

من یه آقا پسر ام که اینجا برام حکم خلوت تنهایی ام رو داره.

از همه چی که به ذهنم برسه و فکر کنم که مهم باشه که بعدا برام به یادگار بمونه مینویسم. 

اینجا برای من حکم آلبوم خاطراتم رو داره که دوست دارم لحظه لحظه زندگی ام رو توش ثبت کنم. البته نوشتن خاطرات تلخ برام سخته ولی تا جائیکه بتونم اونام مینویسم.


الان که اینجا رو شروع کردم، 23 سالمه و دانشجوی سال آخر کارشناسی یکی از رشته های مهندسی در یکی از دانشگاه های تهران هستم.


از نظر شخصیتی آدمی وابسته نیستم و کاملا مستقل ام. و به همین خاطره که اگه به کمک کسی هم احتیاج داشته باشم نمیگم. شاید یه جور حس مغرورانه داشته باشه ولی به نظرم این غرور خیلی خوبه

من خودم میدونم چی میخوام و میدونم چطوری بدستش بیارم.  لطف هیچ کسی رو هم نمیخوام و اگر کسی بخواد به زور لطف کنه که فردا منتی باشه (یا حتی نباشه) قبول نمیکنم حتی اگه اون مسئله برام گرون تموم بشه

اگر چیزی بخوام تنها و تنها از خدای خودم درخواست میکنم چون تنها کسیه که به واقع خیر و صلاحم رو میخواد


نکته مهم: مطالبی که مینویسم عمدتا حاصل تحلیلات خودمه. من بعضی چیزا رو اغراق میکنم و بعضی وقتا هم شوخی میکنم. بعضی وقتا بحث فلسفی میکنم، بعضی وقتا مسائل دینی. در هر صورت نظر شخصی خودم هست. ولی اگه قرار باشه که از جائی مطلبی رو کپی کنم حتما مرجع میدم. ممکنه یه نظری داشته باشم و چند ماه بعد عوض بشه، بنابراین اینجا نتایج یک مقاله در مورد یک فرمول ریاضی که بی عیب و نقص باشه نیست. 

نظرات 1 + ارسال نظر
فاضله جمعه 4 آذر 1401 ساعت 17:51 http://golneveshteshgh.blogsky.com

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد