یه پسر

یه پسر دهه هفتادی که کلی آرزو داره و داره تلاش می‌کنه با کمک خدا بهشون برسه... توی این مسیر خاطرات خوب و بد اش رو اینجا می‏‌نویسه

یه پسر

یه پسر دهه هفتادی که کلی آرزو داره و داره تلاش می‌کنه با کمک خدا بهشون برسه... توی این مسیر خاطرات خوب و بد اش رو اینجا می‏‌نویسه

روزهای انتظار


چندین روز هست که منتظر جواب های دانشگاه ها هستم. چند روز پیش ساعت 5 صبح که داشتم ایمیل ام رو چک میکردم دیدم که دانشگاه میزوری ایمیل زده که نتیجه ها اومده و لطفا به پرتابل خودتون مراجعه کنید. دو سه ساعت بعد رفتم و چک کردم و دیدم که ریجکت شدم. دلیل ریجکت هم این بود که گفته بودن استادی که حاضر بشه سوپروایز شما بشه پیدا نشده و به همین خاطر نمیتونیم به شما پذیرش دکترا بدیم. حقیقتش میدونستم که ریجکت میشم. چون قبلا که توی جلسه مجازی شون شرکت کرده بودم گفته بودن که باید برای پذیرش با استادها در ارتباط باشید. مبنای پذیرش در برخی از دانشگاه ها هم همینه. مثلا هفته پیش دانشگاه NCSU بهم ایمیل زد و گفتن که باید برای پذیرش با استادها در ارتباط باشید و باید یک استادی حاضر بشه که ادوایزر تون بشه. خب یکی نیست بهشون بگه که بابا من صد دفعه به همه استادها ایمیل زدم. دیگه وقتی جواب نمیدن من چیکار کنم. اگه میخواین ریجکت کنین خب زودتر بکنین دیگه!!!


توی این چند روز هم یه کم روی سوالات سفارت کار کردم و یک لیستی ازشون تهیه کردم و باید جواب های خودم رو بنویسم و روشون مسلط بشم.

مقاله ام که اکسپت شده بود هم بلاخره آنلاین شد. ولی اتفاقی که افتاد این بود که حروف چین ژورنال 4 تا از شکل هام رو جا به جا کرده بود و من با وجود اینکه بهش گفته بودم که درست کنه ولی درست نکرده بود و همینطوری آنلاین شده. واقعا اعصابم خرده بابت این موضوع. چون ممکنه یه نفر که مقاله رو بخونه با خودش بگه که چرا شکل ها و کپشن ها جا به جا هستند. به استادم گفتم که بهشون ایمیل بزنه که درست کنن. ولی چیزی که میترسم اینه که توی پروف گفته بودن که دیگه نمیشه تغییرات توی مقاله داد و فلان...حالا باید منتظر باشم ببینم چی میشه. امیدوارم درست بشه. 

دو سه روز پیش یه مصاحبه از طرف یه استاد دانشگاه stevens Institute of Technology گرفتم و مصاحبه خوبی بود و استاد گفت که فیت کارم هستی و هر چه سریع تر اپلای کن. منم همون روز سابمیت کردم. دانشگاه خوبیه و رنک 82 آمریکاست. کمپس دانشگاه نمای منتهن زیبا رو داره. واقعا خیلی باحاله که وقتی سر کلاس هستی نمای منتهن و رودخانه هادسون رو بروت باشه. جالب این بود که ددلاین دانشگاه 1 فوریه بوده و حدود 2 هفته از ددلاین گذشته. ولی استاده بهم گفت که ما ددلاین داخلی هم داریم و مشکلی نیست فقط باید زودتر سابمیت کنی. 

یه مصاحبه دیگه هم دو هفته بعد با یه استاد دیگه دارم. آخه یکی نیست بگه که چرا زودتر این مصاحبه ها رو انجام نمیدین. 

خلاصه که این روزها، روزهای انتظار برای من هست. خیلی روزهای سختیه. ولی من استرس چندانی ندارم. چون تمام تلاش ام کردم و میدونم خدا بهترین ها رو برام رقم میزنه و هر جا که برم مطمئنم اونجا به صلاح ام خواهد بود. 

آپدیت وقت سفارت


قبلا مفصل درباره نحوه گرفتن وقت سفارت گفته بودم. 

آخرین وقتم برای 6 جون بود که خیلی دیر بود. زمان ایده آلم بین 15 آپریل و 15 می بود. هفته پیش و این هفته 24 ساعته توی سایت بودم و چندین ساعت داشتم وقت ها رو چک میکردم که هر موقع وقت باز شد سریع بگیرم. یک چیز جالب اینکه وقت ها به شدت سریع پر میشن. اگر بگم وقت ها در کمتر از 0.5 ثانیه پر میشن اغراق نکردم. میگن دونده های دو 100 متر خیلی به صدم ثانیه توجه میکنن. ولی من میگم که گرفتن وقت سفارت خیلی حساس تره. من یک بار وقت رو حتی confirm کردم. بعد دیدم که ثبت نشده. . یعنی یک نفر در صدم ثانیه زودتر از من دکمه confirm رو زده. 

خلاصه امروز کلی وقت سفارت باز شد و من تونستم یک تایمی رو توی آپریل بگیرم. نمیدونم تایم خوبی هست یا نه. بستگی داره که کی نامه I-20 به دستم برسه. 

هنوز که هیچ دانشگاهی جواب نداده. ولی میگن که جواب ها توی همین فوریه یا مارچ میاد. اگر پذیرش رو توی مارچ اکسپت کنید احتمالا نامه تون به موقع میرسه و ماه آپریل تایم خوبی هست. مخصوصا که اگر کلیرنس تون 4 ماه هم طول بکشه مشکلی نخواهید داشت. 

یک نکته ای که توی گرفتن وقت قبلا نگفتم اینه که جدیدا یک روشی رو کشف کردم که شاید هیچ کس ندونه. اینجا میگمش شاید به درد کسی بخوره. 

با این روش قادر خواهید بود که صفحه وقت سفارت به فاصله 1 دقیقه ریفرش کنید بدون اینکه از طرف سایت ban بشین. 

اول اینکه نیاز دارین که یک ساعتی به فاصله 1 دقیقه یکبار بهتون آلارم بده. مثلا من از این سایت استفاده کردم:

https://www.timeanddate.com/stopwatch/

اینطوری دقیقا میدونین که چه زمانی 1 دقیقه شده. بعد به فاصله زمانی 1 دقیقه از روشی که در این پست  توضیح دادم کلندر رو باز کنید و وقت ها رو ببینید. ترجیحا زمان رو دقیقا 1 دقیقه نذارین. مثلا من 1 دقیقه و 5 ثانیه چک میکردم. با این روش من تا 3 ساعت هم توی سایت بودم و وقت ها رو چک میکردم. 

باز اگر کسی سوال داشت کامنت بذاره. 


سرنوشت مقاله اول


بلاخره مقاله اول هم اکسپت شد. ولی چقدر سر این مقاله من حرص خوردم واقعا!
این مقاله ام 5 تا داور داشت که بعد از داوری 4 تا از داورها نظرشون مثبت بود ولی داور پنجم از بیخ و بن مقاله رو کوبیده بود. و به همین خاطر ادیتور Major Revision زده بود. 

بعد از اینکه اصلاحیه رو انجام دادم، 4 تا داور اول گفتند که از پاسخ های من راضی شدند ولی داور پنجم دوباره 11 کامنت داده بود. و ادیتور هم نوشته بود که باید دوباره جواب داور پنجم را بدین. 

2 هفته درگیر نوشتن پاسخ به داور پنجم بودم. بعد که استادم سابمیت کرد مقاله بیشتر از 12 صفحه شد. بعد دو روز ژورنال ایمیل زد که مقاله سابمیت شده باید حداکثر 12 صفحه باشه حتی اگر قرار باشه که هزینه صفحه اضافه رو پرداخت کنید. این مشکل را بعد دو روز رفع کردم. دوباره که سابمیت اش کردیم، باز ژورنال ایمیل زد که مقاله تون مشکل پلاجیاریسم داره و نمیتونیم بررسی اش کنیم. دلیل اش این بود مقاله دومم توی سایت آنلاین شد و چون یک مقدار هم پوشانی با همین مقاله ام داشت حدود 14 درصد مشابهت گرفته بود و درصد کلی هم 36 درصد شد. دوباره یک هفته روش کار کردم و درصد مشابهت با مقاله خودم رو به 3 درصد رسوندم و درصد کلی 27 درصد شد. بعد دوباره سابمیت اش کردیم و خوشبختانه دیگه مشکلی نبود. 

بعد حدود یک هفته جواب اکسپتی مقاله اومد. ولی با این تفاوت که هنوز داور پنجم قانع نشده بود و باز هم چند خط کامنت گذاشته بود. منتها چون چهار تا داور قبلی نظرشون مثبت بود، ادیتور جمع بندی کرده بود و در نهایت مقاله رو اکسپت کرده بود. البته ادیتور خودش ایرانی بود و یه جورایی هوای ما رو هم داشت. ولی از یک طرف گفته بود که تا جاییکه میتونین باز جواب این داور پنج رو بدین ولی ما دیگه هیچ تغییری ندادیم. چون نیازی نبود و مقاله اکسپت شده بود.

قبلا درباره این داور لعنتی پست گذاشتم. واقعا خیلی رو مخم رفت. حتی دلیل اینکه مقاله ام توی ژورنال قبلی هم ریجکت شده بود همین داور بود که از شانس بد من توی این ژورنال هم داوری میکرد. استادم میگفت که من تا حالا به همچین موردی برخورد نکردم که یک داور این همه کامنت بده و بعد دور دوم ریویژن هم قانع نشه. 

خلاصه بعد حدود 5 ماه فشار سنگین بلاخره این مقاله هم اکسپت شد. این ژورنال Q1 هست و ایمپکت فکتور حدود 4.6 داره. 

البته هنوز آنلاین نشده. چون یک مقدار شماره گذاری اش توسط ژورنال طول میکشه و باید هزینه 4 صفحه اضافه رو هم اون استاد آمریکاییه پرداخت کنه. 

امیدوارم سریع آنلاین بشه چون میخوام اگر بشه برای بعضی از دانشگاه ها که بشه این مقاله رو وارد اپلیکیشن ام بکنم تا تاثیر مثبتی در تصمیم گیری کمیته پذیرش داشته باشه. 

قول داده بودم که اگر این مقاله اکسپت بشه 100 هزار تومن به محک کمک کنم. موقع آنلاین شدن مقاله قبلی هم همین مبلغ به محک کمک کردم. 

خدایا شکرت 

زمستان است!


حدود یک هفته میشه که تقریبا دیگه کار مفیدی نکردم. به جز هفته پیش که درگیر یه سری اصلاحیه های مقاله اول بودم، دیگه عملا این هفته کاری نیست که انجام بدم و تقریبا کارام تموم شدن. 

یه مصاحبه هفته پیش داشتم که بد نبود ولی خوب هم نبود. چون بعد از مصاحبه 3 تا ایمیل زدم که دیگه جواب ندادن. من خودم خیلی دانشگاه و ریسرچ شون رو دوست داشتم ولی خب دقیقا باهاشون مچ نبودم و خلاصه نشد که بشه. کلا فکر کنم امسال 6 تا مصاحبه داشتم. که یا من از اونا خوشم نیومده یا اونا از من . البته بیشتر اونا منو قبول نکردن ولی خب یک استاد هم بود که منو میخواد ولی عملا من نمیخوام چون رنک دانشگاهش پایینه. ولی خب برای محض احتیاط براش اپلای کردم. 

دیگه به جز اون مصاحبه به یکی دو تا از استاد های کانادا هم تازه پوزیشن باز کرده بودند ایمیل زدم و اونا هم جواب ندادن. 

دیگه عملا همه ددلاین ها تموم شده و فقط ددلاین 1 فوریه مونده که دانشگاه های خیلی کمی هستند. منم دیگه از ریماندر زدن دست کشیدم چون دیگه فایده ای نداره. البته همین مصاحبه قبلی رو هم به لطف ریماندر هفتم گرفتم. ولی خب احساس میکنم اگر دیگه بیش از این ایمیل بزنم دارم شان خودم رو پایین میارم.

من امسال تمام تلاش ام رو کردم و از خودم راضی ام. توی این 4-5 ماه گذشته شدیدترین استرس های زندگیم رو تحمل کردم. دفاع ارشد، مقاله، تافل، جیاری، مکاتبه و در نهایت اپلای. توی بعضی هاش موفق بودم و توی بعضی ها مثل جیاری ناموفق. ولی نکته اینجاست که تمام تلاش ام رو کردم و حسرت چیزی رو نمیخورم. اگرچه شاید به عقب برگردم یک سری زمان بندی ها رو بیشتر دقت میکردم. ولی خب در مجموع از خودم راضی ام. 

از مکاتبه کردن با اساتید زیاد شانس نیاوردم. و به جز یک دانشگاه که با موافقت استاد اپلای کردم، بقیه اپلای هام بدون استاد یا اصطلاحا بلایند بوده. بدی این بدون استاد اپلای کردن اینه که نمیدونی استادها فاند دارند یا نه. ولی من سعی کردم دانشگاه هایی رو اپلای کنم که استاد توی فیلد من لااقل 2-3 تا داره. و رنک های مختلف هم اپلای کردم. از رنک 70 آمریکا تا 250. سعی کردم طیف مختلفی از دانشگاه ها باشه که اگر از یه دانشگاه رنک خوب پذیرش نگرفتم لااقل از یک رنک متوسط یا نسبتا ضعیف بگیرم. خلاصه اش اینه که سعی کردم یه جوری اپلای کنم که لااقل از این 10 تا دانشگاه، یک دانشگاه بهم فول فاند بده. که امیدوارم با لطف خدا بده. 


چند وقتیه شبا قبل از اینکه بخوابم از خدا تشکر میکنم و شکرش میکنم بابت اینکه امروز هم بهم قوت و نعمت داد که یه روز دیگه رو توی این دنیا ببینم. صبح ها هم تا جایی که بتونم توی دلم یه الهی به امید تو میگم. فکر میکنم که این تنها کاریه که میتونم بکنم. چون واقعا هیچی ندارم. نه عبادت درست و حسابی دارم نه کار خفنی توی زندگیم کردم که بقیه ازم سود ببرند. خدایا شکرت