یه پسر

یه پسر دهه هفتادی که کلی آرزو داره و داره تلاش می‌کنه با کمک خدا بهشون برسه... توی این مسیر خاطرات خوب و بد اش رو اینجا می‏‌نویسه

یه پسر

یه پسر دهه هفتادی که کلی آرزو داره و داره تلاش می‌کنه با کمک خدا بهشون برسه... توی این مسیر خاطرات خوب و بد اش رو اینجا می‏‌نویسه

هزینه های جانبی آزمون زبان


نمیدونم کار درستی کردم یا نه. ولی در راستای اینکه بتونم آزمون های زبانم رو خوب بدم، اومدم یه سری آموزش ها و نرم افزار رو تهیه کردم.
اول از همه یه معلم خصوصی برای بخش کوانت آزمون جیاری گرفتم. که یه سری ویدئو و جزوه در اختیارم قرار داد و حدود 1500 تا سوال که باید حل شون کنم. و هر جا هم که مشکلی داشته باشم، برام توضیح میدن. هزینه اش شد 1 میلیون و 200 هزار تومن. البته خود استاد می گفت که هزینه اش 2 میلیون هست ولی خب من ازش تخفیف گرفتم. تقریبا 75 درصد ویدئو ها رو دیدم تا الان و خیلی راضی هستم از نحوه تدریس استاد. بعد از دیدن ویدئو میخوام برم تست ها رو بزنم. 
دلیل اینکه این آموزش رو تهیه کردم این بود که میخواستم از بخش کوانت مطمئن باشم. چون بخش مهیه. حالا اگر خدایی نکرده بخش وربال رو نرسیدم کامل بخونم لااقل یه نمره خوبی تو کوانت بگیرم.
هزینه بعدی مربوط به نرم افزار تافل هست که سوالات ژنتی رو توش داره. هزینه اینم شد 500 تومن. البته خود فروشنده میگفت 1 میلیون تومن که من ازش تخفیف گرفتم بازم. میگن این نمونه سوالات احتمال زیادی داره که تو تافل تکرار بشه. ولی من به خاطر تکراری اومدن نگرفتمش. میخوام بیشتر تمرین کنم. چون تقریبا 35 ست از TPO ها رو زدم و فکر میکنم که هنوز به اون پختگی لازم نرسیدم.
خلاصه که نمیدونم این هزینه ها ارزش داشت یا نه. ولی بهرحال دوست ندارم که به خاطر یه هزینه جزئی خدایی نکرده مجبور باشم که دوباره آزمون بدم. چون تافل الان بالای 7 تومنه و اگر نمره ام بد بشه خیلی ضرر میکنم. 
تا تافل حدود 4 ماه و تا جیاری 5 ماه فرصت دارم. زمان خیلی سریع داره میگذره. باید سریع تر خودم رو تو روال بندازم. 
خیلی استرس دارم. خدایا خودت کمکم کن! 

نفرین به این مملکت


آیه «إِنَّ اللهَ لاَ یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُواْ مَا بِأَنْفُسِهِمْ»
در حقیقت‏ خدا حال قومى را تغییر نمى‏‌دهد تا آنان حال خود را تغییر دهند

روی سخنم اول به خودم، دوم به خودم، سوم به خودم و چهارم به بقیه است. شرایطی که ما توش زندگی می کنیم، حاصل تصمیمات من و شما است. اگر داریم توی این شرایط زندگی میکنیم دلیل اش اینه که من و امثال من از اینکه صدامون رو بلند کنیم می ترسیم. و اندک کسانی که صدای اعتراض شون بلند میشه، به خوبی توسط بقیه حمایت نمیشن. هزار جور انگ و ... بهشون چسبیده میشه...

خفقان میدونی یعنی چی؟ یعنی اینکه دهقان تو سر رعیت بزنه و رعیت حتی نتونه اعتراض کنه. خفقان یعنی اینکه من جوون نمیتونم صدام رو بلند کنم. نه اینکه نخوام نمیتونم...خفقان یعنی همین دورانی طلایی  جوونی مون رو داریم توش میگذرونیم.

مردم ایران از قدیم به تو سری خوردن عادت کردند. و به بدترین شرایط خودشون رو وفق می دهند. 
میدونی پیش بینی من چیه؟ یک هفته بعد همه مردم به این شرایط عادت می کنند و همه چی عادی میشه...

من که فاتحه خودم رو خوندم، شما هم بخونید...

مقاله ام ریجکت شد


امروز بعد از کمتر از دو ماه مقاله ام ریجکت شد.
صبح امروز استادم بهم زنگ زد و گفت که مقاله ریجکت شده و یه سری کامنت دادن داورها.
منم بهش گفتم که خیلی ناراحت شدم. استادم هم خندید و گفت که ناراحت نباش. مقاله من و همه کلی ریجکت شده و میشه.
البته این ژورنالی که مقاله رو سابمیت کردیم یکی از بهترین ژورنال ها تو فیلد ماست. و یه چیزی در حد nature هست.

ولی من خودم خیلی به کارم ایمان داشتم.
نویسنده استاد دانشگاه تهران هم نظرشو برام فرستاد و گفت که ظاهرا 2 تا داور مقاله رو ریجکت کردند. برخی از کامنت ها اساسی و مهم هست ولی برخی سلیقه ای هست.
الانم دارم برای چندمین بار کامنت ها رو میخونم. بعضی از کامنت ها چرت هستند. ولی به نظرم من بد نوشتم که باعث شده داورها یه جور دیگه ای برداشت کنن.
اگرچه یه داور کلا به مدل ام گیر داده و گفته عوضش کن
یه داور دیگه هم گفته اصلا ایده ات جدید نیست و مشارکت زیادی این مقاله نداره.
خلاصه اینم تجربه من از اولین ریجکت مقاله.

فعلا بازم کمی ناراحتم. ببینم چی میشه روزهای دیگر...

ووچر جدید بهم دادن!


یه سه چهار روز پر از استرس رو سپری کردم. به طوری که شبا خوابم نمیبرد. همش نگران بودم و خوابای عجیب میدیدم. روزها هم در به در به دنبال راهی بودم که بتونم ووچر تافلم رو زنده کنم. و عملا این روزها نتونستم درست حسابی درس بخونم.
اول از همه یه ایمیل به بخش پشتیبان ایران دادم، که خدا رو شکر جواب ندادن
بعد به خود ets ایمیل دادم، ولی اونا  اول گفتن که تاریخ تولدت رو تو ایمیل ننوشتی. یه بار دیگه ایمیل بزن. یه بار دیگه ایمیل زدم و تاریخ تولدم رو هم نوشتم. بهشون گفتم که متاسفانه من تاریخ ووچرم داره تموم میشه و شما هم آزمون ها رو کنسل کردین. منم که نمیتونم از این ووچر استفاده کنم. در ثانی سنجش هم پولم رو پس نمیدن و بهم یه ووچر جدید نمیدن. اگر میشه شما بهم یه ووچر جدید بدین یا تاریخ قبلی رو تمدید کنید!
و اونا در کمال ناباوری جواب دادن که با اسپانسر ات یعنی همون سنجش تماس بگیر. ما نمیتونیم کاری کنیم.
اینجا بود که خودم رو باختم و گفتم تموم شد و باید با سنجش سر و کله بزنم.
ولی خدا یه راه دیگه ای جلو روم گذاشت. اونم این بود که یه ایمیل پیدا کردم که یه جورایی حامی و مدافع آزمون دهندگان بود. (Test Taker Advocacy)
و با خودم گفتم بذار به اونا هم ایمیل بزنم و شانس خودم رو امتحان کنم.
دمشون گرم در کمتر از 24 ساعت جواب دادند. اول گفتن که ووچر تمدید نمیشه. ولی ما ووچر قبلی تون رو می سوزونیم و یه ووچر جدید بهتون میدیم که تا یکسال اعتبار داره. یعنی اینقدر خوشحال شدم که حد نداشت. واقعا دمشون گرم که اینقدر هوای داوطلبان رو دارند.

ولی دریغ از سنجش که چهار روزه که بهشون پیام دادم هنوز جواب ندادن. البته درسته عیده و تعطیله 
ولی دو سه شب پیش بود که توی گروه تلگرام زبان آوای ایرانیان دیدم که ادمین شون نوشته که سنجش هیچ مسئولیتی بابت ووچر فروخته شده نداره. منم عصبانی شدم و هر چی از دهنم در اومد بهشون گفتم. بقیه بچه ها هم شرایط شون مثل من بود، پشت سر من شروع به اعتراض کردند که در نهایت مسئولشون از حرفی که زده بود پشیمون شد و گفت که نه ما هوای داوطلبان رو داریم جون عمشون
میخواستم فردا به سنجش زنگ بزنم. ولی فکر نمیکنم دیگه نیازی باشه. چون ووچرم رو گرفتم و حوصله ندارم باهاشون حرف بزنم. در ثانی خود ets ووچرم رو تو اکانتم ثبت کرده و مشکلی ندارم. 
واقعا خدایا شکرت که کمکم کردی و منو از این مشکل نجات دادی. واقعا ممنونم ازت خدای دوست داشتنی ام! 

در باب ادب


این پست قراره در مورد "ادب" باشه
90 درصد مردم وقتی کلمه "ادب" رو میشنون، ناخودآگاه ذهن شون میره به این سمت که باید خوش دهان باشیم یا حداقل بد دهان نباشیم و فحش ندهیم و از این قبیل...
ولی مفهوم ادب خیلی فراتر از این حرفاست. 

همه ی ما وقتی اول دبستان بودیم، بهمون املا میگفتند که 5 صفحه بنویسید: "ادب آداب دارد". و هیچ کدوممون و یا حتی معلم مون هم معنی این جمله رو نمیفهمید. کسی بهمون نگفت که اصلا یعنی چی! فقط باید 5 صفحه مرتب مشق از روش مینوشتیم. در حالیکه همین 3 کلمه میتونه دنیا و آخرت ما رو تغییر بده.
در کل کلمه ادب نه تنها در گفتار و رفتار، بلکه میتونه به دین، ایمان، تفکر و همه ی روح انسان گره بخوره.
همه ی ما میدونیم که مثلا در برابر دیگران باید خوش صحبت باشیم. خب این میشه ادب در گفتار
و باید در رفتار هم طوری باشیم که دیگران ازمون ناراحت نشن: که اینم میشه ادب در رفتار و کردار
ولی این ادب میتونه به تک تک اعضا و جوارح بدن مون هم اطلاق بشه. این چشم من و شما هم میتونه ادب داشته باشه. جایی که نباید ببینه رو نبینه. 

این دست و پا و سینه و گوش و بینی هم میتونن به نوبه خودشون ادب داشته باشند. پس بنابراین باید ادب رو در تک تک سلول های بدن مون پرورش بدیم.
حتی من میگم که یک انسان زمانی ایمان اش کامل است و مومن هست که ادب داشته باشد. ادب در برابر خداوند
کسی که در برابر پروردگار خودش ادب دارد، یعنی اینکه هر موقع صدای اذان را شنید، این ادبش حکم میکنه که  هر کاری که داره رو رها کنه و بره نماز بخونه. این آدم ادب داره. و همین ادب اش در برابر خدا باعث میشه که با ایمان بشه. یعنی اینکه وقتی شب شد و میخواست بخوابه، دستاش رو بگیره رو به آسمان و بگه خدایا شکرت که به من یه روز دیگه فرصت زندگی کردن دادی.
دوباره بر میگردم به همون جمله اول دبستان. ادب آداب دارد یعنی اینکه برای اینکه ادب داشته باشی، باید یه سری آداب را رعایت کنی. اگر این آداب رو رعایت نکنی، یعنی اون ادب که قراره داشته باشی رو نداری. حالا توی هر زمینه ای که هست. چه در مسائل مربوط به عبد و چه مسائل مربوط به معبود.
بنابراین کسی که ادب داره همه چی داره