خب بر خلاف نظرات خیلیا که فکر میکردن جامعه ای مثل آمریکا دیگه اجازه نمیده کسی مثل ترامپ رییس جمهور بشه دیدیم که شد. اسم ترامپ برای ما ایرانی ها گره خورده به مساله مهاجرت و اقامت. توی دوره قبلی ترامپ دیدیم که حتی کسانی که گرین کارت داشتن برای ورود به آمریکا مشکل پیدا کرده بودن. حالا ما که تکلیف مون روشنه. حالا هیچی معلوم نیست. ممکنه دوباره تراول بن برای ایرانی ها بذاره و ممکنه سختگیرانه تر یا آسون تر باشه. ولی چیزی که احتمال داره اینه که ورود ایرانی ها به داخل آمریکا به صورت توریستی و اقامتی سخت تر میشه و برای کسانی که داخل آمریکا هستند ممکنه فرایند شون کندتر بشه. من برای مامان و بابام وقت سفارت گرفتم که فکر میکنم با اومدن ترامپ فایده ای نداشته باشه که برن سفارت.
جدیدا با یه دختری آشنا شدم که دوست دارم باهاش بیشتر آشنا بشم. اون یه ایالت دیگه درس میخونه و یه بار اومده بود دانشگاه ما و با هم آشنا شدیم. بعد از اون بهش پیام دادم و یه بار تلفنی با هم صحبت کردیم. اونم مشتاقه که با هم بیشتر آشنا بشیم ولی اونم مثل من سرش شلوغه. به خاطر همین زیاد نتونستیم صحبت کنیم. این اولین باره که قصد دارم با یه دختر آشنا بشم به خاطر همین زیاد نمیدونم چی بگم و چی نگم. حالا ببینیم چی میشه. مشکل اینه که اون یه ایالت دیگه درس میخونه و سخته که هم دیگر رو ببینیم. ولی فعلا برای اینکه آشنا بشیم همون تلفنی هم خوبه.
همین .
فکر نمیکردم که کسی هنوز بخواد اینجا رو بخونه. ولی دیدم که تقریبا هر روز بازدید کننده داره. مایه خوشحالی منه که نوشته هام برای کسی مفید بوده.
این چند مدت که نبودم درگیر روزمرگی بودم و هستم. درس و ریسرچ و ورزش و تفریح. و این لوپ هر روز تکرار میشه. گاهی اوقات فشار ریسرچ و درس زیاده میشه و مجبورم قید ورزش رو بزنم. گاهی اوقات هم تفریح رو به درس ترجیح میدم. همیشه خود من درگیر این تعادل توی زندگی هست. اصلا یکی از ویژگی های آدم های موفق اینه که بتونن توی جنبه های مختلف زندگی شون تعادل ایجاد کنند و رسیدن به این خیلی سخته. بگذریم.
گفته بودم که با هم خونه ای قبلیم به مشکل خوردم و جفت مون میخواستیم از اون خونه بریم. منتها چون قراداد یکساله داشتیم مجبور بودیم که تا وقتی که مستاجر جدید بیاد اجاره خونه رو بدیم. من یه اتاق جای دیگه پیدا کردم و اول سپتامبر رفتم. صاحب خونه هم خونه رو برای اجاره گذاشت و من حدود ۲۰ روز بعد مستاجر پیدا شد. منتها من اجاره یک ماه رو با وجود اینکه توی اون خونه نبودم پرداخت کردم. ولی عوضش از شر اون آدم خلاص شدم. الان هم خونه ای هام آدم های بدی نیستن و خدا رو شکر از این خونه جدیدم راضی ام. تنها بدی اتاق ام اینه که پنجره نداره. ولی من بیشتر روز بیرون هستم و فقط برای خواب میام خونه. به خاطر همین نداشتن پنجره زیاد اذیتم نمیکنه.
ریسرچ هم به سختی جلو میره. یه مقاله کنفرانسی فرستادم که احتمالا جولای برم کلارادو. این ترم هم یه درس ماشین لرنینگ گرفتم که دارم باهاش پیش میرم.
برای تفریح هم چند جایی رفتم ولی همشون توی نیویورک یا نیوجرسی بوده. دوست دارم ژانویه یه ایالت جدید برم.
جواب NIW هم هنوز نیومده. الان حدود ۴ ماه و نیم شده. امیدوارم I140 ام اپرو بشه و خیالم راحت بشه. اگه اپرو بشم فکر کنم سال دیگه تابستون بتونم I485 رو فایل کنم و بعد حدود ۶ ماه بتونم گرین کارت ام رو بگیرم. امیدوارم سریع جوابش بیاد.
همین. برم که کلی کار دارم برای امروز
سعی میکنم که بیشتر از روزمرگی هام بنویسم. مرسی که اینجا رو میخونین.