یه پسر

یه پسر دهه هفتادی که کلی آرزو داره و داره تلاش می‌کنه با کمک خدا بهشون برسه... توی این مسیر خاطرات خوب و بد اش رو اینجا می‏‌نویسه

یه پسر

یه پسر دهه هفتادی که کلی آرزو داره و داره تلاش می‌کنه با کمک خدا بهشون برسه... توی این مسیر خاطرات خوب و بد اش رو اینجا می‏‌نویسه

گرفتن ریل آیدی

از چند روز دیگه اگه بخواین داخل آمریکا پرواز هوایی داشته باشین باید یا real ID داشته باشین یا اینکه در کنار گواهینامه تون یه مدرک شناسایی اضافه تر مثل پاسپورت داشته باشین. قبلا اینجوری بود که همون گواهینامه کفایت میکرد. الان برای بحث امنیتی این قانون رو گذاشتن. 

منم چند هفته پیش یه وقت گرفتم که پشیمون شدم و نرفتم چون یکی از دوستام رفته بود و یکساله بهش داده بودن و بعد یک سال دوباره باید تمدید میکرد. 

منتها باز فکر کردم که داشتن اش بهتره. چون اگه قرار باشه که پاسپورتم رو تو سفر ببرم ممکنه گم بشه و توی فرودگاه هم بهتره که آفیسر پاسپورت ام رو نبینه. بعضی ها میگن که به خاطر این مسایل مهاجرتی و دیپورتی های اخیر ممکنه سخت گیری بیشتر شده باشه و وقتی آفیسر ببینه که ویزات اکساپر شده ممکنه بهت گیر بده. و بعضی ها هم نمیدونن که اون ویزا صرفا برای ورود به آمریکاست و بعدش اون SEVISشماست که مهمه فعال باشه. 

خلاصه پریروز وقت گرفتم برای امروز. کلی با مترو و اوبر رفتم تا به مرکز DMV رسیدم. بعد دیدم که طرف میگه دیگه به دانشجوهای F1 دیگه REAL ID نمیدیم. گفتم یعنی چی؟‌گفت تا دو هفته پیش میدادیم الان قانون اومده که دیگه نمی تونیم بدیم. من هم با سوپروایزرش صحبت کردم و خودش هم رفت با بالاتر از خودش مشورت کرد و در گفت که ببخشید نمیتونیم بدیم. گفتم شما منو این همه راه کشوندین تا اینجا . چرا زودتر نگفتین به من. من اگه میدونستم که نمی اومدم. گفت ببخشید من معذرت میخوام. دیگه دیدم بحث باهاش فایده ای نداره. با ناراحتی اومدم بیرون. 

تو راه برگشت داشتم فکر میکردم که کی میشه این گرین کارت لعنتی رو بگیرم و خلاص بشم از دست این محدودیت های مزخرف. واقعا داشتن گرین کارت تو آمریکا خیلی تو رو جلو میندازه. و از طرفی هم داشتم فکر میکردم به کم ارزش بودن پاسپورت ایرانی ام. 

واقعا آمریکا هم داره مثل ایران میشه. هر روز یه قانون جدید میذارن که معلوم نیست کجاست. 

علاوه بر اینها امسال کلی تورم رو حس کردم. قیمت خیلی چیزها زیاد شده و از اون طرف دانشگاه ما فقط ۵ درصد حقوق ها رو افزایش داده. یعنی ماهی ۱۰۰ دلار. آخه ۱۰۰ دلار کجای این تورم رو پوشش میده. 

کاش این گرین کارت لعنتی رو زودتر بگیرم و بعدشم سریع فارغ التحصیل بشم. زودتر سریع دکترام رو بگیرم و برم سر کار. خسته شدم از درس و ریسرچ و خسته شدم از زندگی دانشجویی. دوست دارم یه جای خوب کار بگیرم. ولی هنوز رزومه ام برای صنعت خوب نیست. ترجیح میدم که کالیفرنیا نرم. ولی اگه یه شرکت خوب بهم آفر خوبی بده حتما میرم. شاید برم اونجا و دختر مورد علاقه ام رو اونجا پیدا کنم. این ایالت ما که مثل اینکه چیزی ازش نصیب مون نمیشه. از طرفی دخترهای کالیفرنیا هم احساس میکنم یه کم خودشون رو میگیرن و خیلی به خودشون مینازن. 

این هفته خیلی احساس تنهایی کردم. خیلی خیلی. دوست داشتم یه رابطه عاطفی داشته باشم. یکی که بتونم یه کم احساسم رو باهاش در میون بذارم. ولی متاسفانه هنوز کسی رو پیدا نکردم. و از طرفی هم حاضر نیستم از سر تنهایی وارد یه رابطه سمی بشم که معلوم نیست تهش به کجا میرسه. احساس میکنم تو پیدا کردن و ساختن رابطه بی عرضه بودم و همش خودم رو سرزنش میکنم. من اینجوری بودم که نه خیلی دنبال رابطه بودم نه خیلی بیخیال. اگه مورد مناسبی رو میدیدم سعی کردم باهاش صحبت کنم ولی به دلایل مختلف نتونستم باهاش رابطه بسازم. دیشب یه متن از اینستاگرام دیدم که نوشته بود باید کسی پیدا بشه تا بشه دلیل ازدواجت. نه اینکه قصد ازدواج باعث بشه دنبال کسی بگردی.