
گاهی اوقات که دلم میگیره و هجوم افکار و استرس بهم غلبه میکنه، دیگه دست خودم نیست و میرم پروفایلش رو چک میکنم
داستان برمیگرده به دوران کارشناسی...گاهی اوقات آدم بعضی ها رو میبینه و به دلش میشینه و بعد با خودش میگه فتبارک الله احسن الخالقین
این موضوع برای من هم اتفاق افتاد
رفتم بهش گفتم
گفتم که دوستت دارم
نه برای خودم و نه برای خودت
من تو را به خاطر خدا دوست دارم
و بعد بهم جواب داد:
"لطفا در مورد مسائل احساسی تان اول با خانواده مشورت کنید".
....
و بعد عشق شدید تبدیل میشه به نفرت شدید
نمیدونم توی روانشناسی یا انسان شناسی یا زیست یا هر کوفت و زهرمار شناسی دیگه ای، اسم این پدیده رو چی میذارن؟!
کاش دانشمندا بیا تحقیق کنن که چی میشه که چجوری میشه که توی چند دقیقه اون آدمی که عاشقشی تبدیل میشه به متنفر ترین آدم ( خارجیا یه واژه دارن به اسم disgusting. شاید این واژه مناسب تر باشه)
ولی من بعد از 5 سال از اون ماجرا، گاهی اوقات با خودم زمزمه میکنم:
مرا به هیچ بدادی و من هنوز برآنم که از وجود تو مویی به عالم نفروشم
هیچ کس ارزش اون رو نداره که بخاطرش تحت تنش و استرس باشی
عشق واقعی باید باعث شادی بشه نه گریستن
البته جواب رد هم نداده
گفته با خانواده مشورت کن
ممنون بابت نظرتون.