خب این پست برای اینه که به خودم یادآوری کنم که زمان خیلی سریع تر از چیزی که فکرش رو میکنی میگذره و باید تا اون موقع موعد یه کاری کرده باشی.
این روزا دارم برای تافل میخونم ولی نمیدونم چرا از عملکرد خودم راضی نیستم. روزی 5 ساعت براش میخونم ولی با خودم میگم که این زمان خیلی کمه! سعی میکنم که بیشتر حالت تمرینی بزنم، چون دو سه بار که توی تایم آزمون دادم خیلی سرخورده شدم بابت نمرات کمی که گرفتم. ولی خب بعضی ها میگن طبیعیه و درست میشه. منم دارم فعلا تمرینی کار میکنم تا بعدش دیگه جدی توی زمان تست بزنم. هنوز برای اسپیکینگ و رایتینگ کاری نکردم و از این بابت ناراحتم.
تازه برنامه جیاری هم هست که اونم چند وقتی میشه که روش کار نکردم.
تنها کار مفیدی که از نظر خودم کردم این بود که کم کاری که تو عید داشتم رو جبران کردم و تقریبا کارهای نوشتن پایان نامه تموم شده. یه سری کارهای خرده ریز مثل کار روی شکل ها و بخش پیوست ها مونده که کم کم دارم درستش میکنم.
از استادم هم خبری نشد. چون بهش گفته بودم که تا 23 فروردین براش پایان نامه رو تکمیل میکنم. اونم فعلا پیام نداده و منم بهش پیام ندادم.
چند وقت دیگه با خودم قرار گذاشتم که تافل و جیاری رو بوک کنم. چون تاریخ انقضای ووچرهایی که خریدم داره میرسه. تافل تا اول خرداد وقت داره و جیاری تا 14 اردیبهشت. جیاری رو قراره 2 آبان بدم و تافل رو احتمالا آخرای شهریور. جفت اش رو میخوام سنتر خاتم امتحان بدم چون میگن بهترین سنتر ایرانه. برای جیاری خاتم جا داره ولی برای تافل هنوز تو سایت وجود نداره. به خاطر همین میخوام جیاری رو بوک کنم. و تا آخر اردیبهشت صبر کنم که باز کنه. هر روز دارم چک میکنم که هر موقع باز کرد سریع بگیرم. اگر هم باز نکرد که مجبورم همون سنجش برم.
این روزها ماه رمضونه! من همیشه از قدیم ماه رمضان ها رو دوست داشتم. تا جاییکه یادمه هم همیشه روزه میگرفتم. حتی یه زمانی که سر کار میرفتم هم روزه میگرفتم و صاحب کارم برای اینکه بهم فشار نیاد میگفت تا ساعت 2 کار کن. یادمه اون روز اینقدر تشنه شدم که تازه متوجه شدم مفهوم تشنگی چیه! له له میزدم برای یه قطره آب. تازه فهمیدم امام حسین چی کشیده تو اون زمان.
خلاصه نباید روزی رو از دست بدم. باید هر روز زبان بخونم و کار کنم و خسته نشم. چون میدونم که اگر امسال پذیرش نگیرم دیگه سرباز میشم و فرصتی نیست.