یه پسر

یه پسر دهه هفتادی که کلی آرزو داره و داره تلاش می‌کنه با کمک خدا بهشون برسه... توی این مسیر خاطرات خوب و بد اش رو اینجا می‏‌نویسه

یه پسر

یه پسر دهه هفتادی که کلی آرزو داره و داره تلاش می‌کنه با کمک خدا بهشون برسه... توی این مسیر خاطرات خوب و بد اش رو اینجا می‏‌نویسه

عوامل کم کاری در تافل خوندن


این دو ماه یه سری اتفاق های کوچیک برام افتاد که تاثیرات زیادی توی درس خوندم برای تافل داشتند و باعث شد که روی اونها وقت بذارم. اینجا میخوام مهم ترین هاشو بگم.

1: تا اواخر خرداد داشتم مقاله رو ریوایز میکردم. بعد از اینکه مقالم ریجکت شد سعی کردم تا جاییکه میتونم روش کار کنم و بهتر اش کنم تا شانس پذیرش ام برای ژورنال بعدی بالاتر بره. چون اگر این دفعه ریجکت بشه واقعا زمان زیادی رو از دست خواهم داد. متاسفانه زمان داوری حدود 2 ماه هست. به خاطر همین خیلی برای ریوایز مقاله زحمت کشیدم و از تایم زبان خوندم زدم و روی مقاله وقت گذاشتم.
2: بابام مریض شد. در واقع اومیکرون گرفت و من مجبور شدم که چند روزی رو کامل برای بابام وقت بذارم. این چند روزه هم بابام چشم اش رو عمل کرد. به خاطر همین حدود یکی دو هفته درگیر این موضوع بودم.

3: من یه دوست دارم تو دانشگاه که هم ورودی های خودمون هست ولی تا الان روی پایان نامه اش کار نکرده بود. به خاطر همین استاد راهنمام برای اینکه وجهه علمی خودش تضعیف نشه به من زنگ زد و بهم گفت که اگر میتونی به دوستت کمک کن و اینا...منم چی میتونستم بگم؟! البته قبلش بارها به همین دوستم کمک کرده بودم ولی بازم مجبور شدم که براش وقت بگذارم. دیگه چند روز فول تایم براش وقت گذاشتم و چند بار کارش رو درست کردم و براش فرستادم. واقعا خودم از اینکه دارم برای کسی دیگری وقت میگذاشتم ناراحت بودم. ولی استاد راهنمام چند بار بهم رو انداخته بود و من چاره ی دیگری نداشتم.

4: نوشتن پایان نامه هم چند روز به شدت ازم وقت گرفت. واقعا تصحیح و درست نوشتن پایان نامه خیلی زمان بر هست. اگر بلد نباشی با ورد کار کنی به شدت به درد سر میفتی. بعد از اینکه متن پایان نامه رو نوشتم برای دوستم فرستادم. اونم یه روزه خوند و یه سری ایراد ازم گرفت. اونا رو اصلاح کردم و بعد برای استادم فرستادم. استادم هم دو روزه خوند و یه سری ایراد گرفت. مثلا گفت که شکل ها رو یا خودت طراحی کن یا رفرنس بده. منم دیدم که بعضی شکل ها خیلی ساده هستند و ضایع هست که رفرنس بدم. به همین خاطر اومدم خودم اونها رو درست کردم. یا بهم گفت که نحوه رفرنس دهی ات اشتباهه و باید درست اش کنی. بماند که ایراد الکی بود. ولی من قبول کردم و همه این ها باعث شد که وقتم رو روی پایان نامه بذارم.


امیدوارم که دیگه از این اتفاق هایی عجیب غریب برام نیفته. دوست دارم که تایم ام رو روی تافل خوندن بذارم. اگرچه این اتفاق ها اجتناب ناپذیر هستند. مثلا یه روز دوستم زنگ میزنه و یه ساعت حرف میزنیم و یا یه مهمون ناخونده یه دفعه میاد. دیگه زندگی همینه و باید ساخت. 
راستی یه ووچر آزمون ماک گرفتم. 6 تا از بچه ها جمع شدیم و پول روی هم گذاشتیم که ارزون تر دربیاد برامون. ماک تافل 3 حدود 376 هزار تومن برامون در اومد. حالا فعلا ثبت نام نکردم ولی فکر کنم آخر مرداد زمان خوبی باشه. الان باید بشینم دوباره یه بار دیگه پایان نامه رو بخونم و نسخه نهایی رو برای استادم بفرستم. بعدش بهش میگم که یه کاری کن که من اول شهریور دفاع کنم. قبلش البته باید پایان نامه ام تو گروه تصویب بشه و گزارش سرقت ادبی هم بگیرم. چون مرداد دانشگاه تعطیله باید سریع این پروسه رو جم و جور کنم و استاد داور ها رو مشخص کنم و براشون بفرستم تا اونا یه ماه وقت داشته باشند که پایان نامه ام رو بخونن و ایشالله اول شهریور موفع دفاع ام باشه. به استادم گفتم که من وقتی دفاع کردم تا زمان تافل دادنم باهام کاری نداشته باش. میخوام تافل بخونم. اونم گفت باشه کاری باهات ندارم. وقتی تافل ات رو دادی شروع کن روی مقاله کار کن. استادم آدم خوبیه ولی بعضی موقع ها خودهواه میشه. ولی بعضی اخلاقاش رو دوست دارم. مثلا بهم گفت که تو سعی کن تافل ات رو بالا بشی. من بهت قول میدم که با استاد کالیفرنیا صحبت کنم که تو رو برای سال بعد بگیره. اگرچه من زیاد دلم رو صابون نمیزنم. ولی همین حرفاش باعث میشه که احساس کنم داره ازم حمایت میکنه. 

نظرات 1 + ارسال نظر
یه دانشجو چهارشنبه 15 تیر 1401 ساعت 21:59

انشالله با بهترین نمره تافل بگیری.
فکر کنم این وبلاگ بهم کمک کنه بعدا

ممنونم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد