ترم اول دانشگاه مشروط شدم. یه روز قبل از شروع ترم دوم اینقدر ناراحت بودم که تصمیم گرفتم برم دانشگاه و انصراف بدم. سوار اتوبوس شدم و رفتم دانشگاه ولی انصراف ندادم. گفتم بذار یکم بیشتر تحمل کن درست میشه. ترم دو نحوه درس خوندنم رو تغییر دادم و یواش یواش توی اون ترم نمرات خوبی گرفتم و همینطور تا امروز که پایان نامه خودم رو دفاع کردم.
این داستان رو برای این گفتم که همیشه توی زندگی به یه جای میرسی که با خودت میگی که این دیگه ته ته بدبختیه. ولی بعد دو سه سال که برمیگردی و به گذشته نگاه میکنی میبینی که همون سختی ها باعث شدن که تو بزرگ بشی و مرد بشی.
باری بهرجهت، دیروز در تاریخ 1 شهریور ساعت 8 صبح پایان نامه خودم رو دفاع کردم.
یک روز قبلش هم به داور داخلی وهم داور مدعو جلسه دفاعیه رو یادآوری کردم. جالب اینجا بود که احساس میکنم توی این یک ماه که پایان نامه رو براشون ارسال کردم، جفت داورها به پایان نامه نگاه هم نکردند. چون هر دو داور ازم خواستند که پایان نامه رو دوباره براشون بفرستم. و این برای من خوب بود چون باعث میشد که ایراد کمتری از متن پایان نامه ازم بگیرند.
برای پذیرایی هم با توجه به صحبت کارشناس آموزش که گفته بود زیاد شلوغش نکنم یه سری موارد گرفتم که با هزینه هاش به صورت زیر هست: (تعداد تمام این اقلام رو برای 20 نفر گرفتم)
آبمیوه = 140 تومن. آب معدنی = 50 تومن. موز= 150 تومن. ظرف و چاقو یک بار مصرف = 60 تومن. شیرینی دانمارکی = 100 تومن
که در مجموع 500 هزار تومن شد.
صبح ساعت 5 بیدار شدم و صبحونه خوردم و اینها رو بسته بندی کردم. چون تنها بودم و خانواده ام باهام نبودند یه مقدار حمل اش برام سخت بود. ولی خب اسنپ گرفتم و حدود 7 دانشگاه بودم. بعدش وسایل رو بردم تو سالن و سیستم رو تست کردم تا همه چی درست باشه. استاد داور خارجی ساعت 7:30 رسید و استاد راهنمام و داور داخلی هم تا ساعت 8 رسیدند. دیگه من راس ساعت 8 شروع کردم و ارائه ام 25 دقیقه طول کشید.
خدا رو شکر توی ارائه مشکلی نداشتم چون به مفاهیم تسلط داشتم و حفظ نکرده بودم. بعد از ارائه اول استاد داور خارجی یه مقدار سوال پرسید که تقریبا سوالات عمومی بودند و تقریبا خوب جواب دادم. و بعدش هم استاد داور داخلی که یه مقدار سوالات چالشی تر پرسید. و یه سری نکات و سناریوها گفت که اضافه کنم. تقریبا همه چی خوب پیش رفت به جز اینکه گفتند یه سری چیزها رو باید اصلاح کنم یا اضافه کنم که فکر کنم زیاد ازم وقت بگیره.
بعدش من و 4 تا از دوستام که اومده بودند از اتاق بیرون رفتیم و بعد چند دقیقه استادم بیرون اومد و گفت که تبریک میگم نمره کامل شدی. و نمره مقاله رو هم میگیری. بعدش با اساتید عکس یادگاری گرفتیم و خداحافظی کردیم.
البته من با دوستان رفتم آزمایشگاه و یه چند ساعتی اونجا گپ میزدیم و در نهایت ساعت 1 سبک بال و بدون دغدغه پایان نامه از دانشگاه خارج شدم.
اگرچه من باید بشینم یه سری چیزها رو اضافه کنم و فکر میکنم یه مقدار ازم وقت بگیره. ولی حس اینکه دیگه نه درسی داری نه دفاعی یه مقدار به آدم حس آرامش میده.
در نهایت خدا رو شکر میکنم که تمام این مراحل خوب پیش رفت و بدون هیچ مشکلی انجام شد.
خدایا شکرت
سلام


تبریک میگم. البته با تاخیر
خداروشکر که نمره کامل شدی.
منم احتمالا بین 29 تا 31 شهریور دفاعم باشه.
امیدوارم همه چیز خوب پیشرفت کنه.
سلام ممنون رفیق
امیدوارم دفاع شما هم به خوبی پیش بره!
تبریک میگم.
انشالله خبر قبولی در تاپ ترین دانشگاه های دنیا

منم انشالله تا اخر ماه وقت دفاعمه و اینارو خوندم استرس گرفتم
برم سر درسم
ممنون. ایشالله به سلامتی
زیاد استرس نداشته باش. نمره اش تو معدل تاثیر نداره
تبریک می گم، چقدر جالب که با همچین شروعی، به این پایان رسیدید.
بله از مشروطی رسیدم به رنک دو ورودی های خودمون
مبارک باشه
ممنونم