امروز صبح با صدای زنگ استادم از خواب بیدار شدم. گفت که مقاله اولی دوباره ریوایز خورده. از 5 تا داور 4 تاشون قبول کردند ولی داور پنجم دوباره کامنت داده.
من همینطوری موندم. گفتم امیدی هست؟ گفت آره. بخونش تا دوباره یه جلسه بذاریم.
رفتم ایمیل ام رو باز کردم و دیدم که چهار تا داور اول از مقاله و پاسخی که بهشون دادم راضی بودند و تشکر کرده بودند که همه مواردی که گفته بودند رو اصلاح کردم و توضیحات بیشتری دادم.
ولی داور 5 گفته که بعضی ها از سوالاتش پاسخ داده نشده و همچنان یه سری موارد هست که قانع نشده. باز دوباره 11 کامنت داده و به خاطر همین ادیتور دوباره مقاله رو ریوایز زده.
نمیدونم چرا این داور اینقدر گیره آخه! یکی نیست بگه بابا یا ریجکت کن یا اکسپت کن دیگه. این چه کاریه هی کامنت میدی و اعصاب منو خورد میکنی. البته همه کامنت هاش بیخود نیست. شاید دو سه تا کامنت اش منطقی باشه انصافا. ولی مشکل اینه که خیلی گیر داده. مو به مو مقاله رو خونده و ایرادهای بنی اسراییلی گرفته. برای من که تازه کارم این مورد خیلی عجیبه که یه داور بشینه و این همه وقت بذاره و کلی کامنت بده. نمیدونم میخواد چی رو ثابت کنه.
انگار من باهاش پدر کشتگی دارم. ولی از یه طرف احساس میکنم که داره به ایده من حسودی میکنه. چون میدونه اگه اکسپت بشه خیلی سایتیشن میگیره. شایدم خودش همچین ایده ای داشته و نتونسته پیاده سازیش کنه.
حالا جالب اینجاست که این داور دقیقا توی ژورنال قبلی که فرستاده بودم هم داور مقالم بوده و دقیقا همون کامنت های قبلی اش رو گذاشته. شاید از این ناراحت شده که من بدون هیچ گونه تغییری، مقاله ام رو جای دیگه سابمیت کردم. ولی از شانس بد من دوباره خوردم به تور این داور لعنتی. معلوم نیست توی چند تا ژورنال داوری میکنه.
خلاصه خیلی خسته ام از این داور لعنتی.
حالا باید بشینم و کامنت هاشو بررسی کنم و ببینم که چجوری باید به این آدم گیر و زبان نفهم جواب بدم. خودم و خودم. استادم که هیچ کمکی نمیکنه. فقط میگه خودت بنویس و من بعدش ریوایز میکنم.