یه پسر

یه پسر دهه هفتادی که کلی آرزو داره و داره تلاش می‌کنه با کمک خدا بهشون برسه... توی این مسیر خاطرات خوب و بد اش رو اینجا می‏‌نویسه

یه پسر

یه پسر دهه هفتادی که کلی آرزو داره و داره تلاش می‌کنه با کمک خدا بهشون برسه... توی این مسیر خاطرات خوب و بد اش رو اینجا می‏‌نویسه

اتفاقات بعد از دو ماه

خب اولا خیلی ناراحتم که این دو ماهه چیزی ننوشتم. همیشه سعی ام بر این بوده که لااقل در ماه یک مطلب بذارم.
این دو ماهه حالم زیاد خوب نبود. برنامه ریزی درستی نداشتم. تنبلی هم که همیشه بوده.

این دو ماهه اتفاقات زیادی افتاده که توضیح دادن هر کدوم خیلی وقت میخواد. ولی اینجا به صورت تیتر وار مینویسم و بعدا مفصل اش رو تعریف میکنم.

1- سمینار ام رو دفاع کردم و نمره 18.75 گرفتم

2- پروپوزال ام رو نوشتم و در گروه تایید شد.

3- ترم جدید ارشد رو ثبت نام کردم

4- ارشد سه ساله شدم 

5- با اساتید آمریکایی مکاتبه کردم و با دو نفر مصاحبه کردم

6- قرار شد که سال دیگه اپلای کنم

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد