به لطف اساتید و همت مسئولین سه ساله شدم...
من این ترم قرار بود که 4 تا درس بردارم و اگه میتونستم بردارم میتونستم 2 ساله تموم کنم
ولی یکی از درس ها رو هر کاری اش میکردم یا تداخل ساعت ارائه داشت یا تداخل امتحان
با معاون دانشکده هم که صحبت کردم که تایم رو عوض کنه، با کمال بی ادبی گفت مگه من میتونم به خاطر یک نفر کل تایم رو بهم بریزم. در حالیکه میشد تایم امتحان رو از 8:30 به 10 منتقل کرد.
حالا مهم نیست.
بیشتر برام شهریه ای که قراره اضافی بدم مهمه.
نمیدونم دیگه چی بگم....
خب اواخر شهریور ماه بود که ترم جدید رو ثبت نام کردم.
خیلی از دست استادام تا اینجا ناراحت بودم که چرا نمره درست حسابی نمیدن
به خاطر همین تصمیم داشتم که این ترم رو مرخصی بگیرم و بشینم برای زبان بخونم و اپلای کنم
یعنی میخواستم که با نمره بالا زبان یا ارشد اپلای کنم یا دکترای مستقیم.
ولی دیدم نمیشه. حالا اینکه چرا نمیشه رو توی یک پست دیگه توضیح میدم.
و ایضا اینکه چرا 5 ترمه شدم.
خب این موضوع هم برمیگرده به آخر شهریور ماه
موضوعی که من انتخاب کردم با موضوع سمینارم متفاوت بود.
یک مقاله مرجع رو انتخاب کردم و بر اساس اون پروپوزالم رو نوشتم.
دو بار ویرایش خورد که مجبور شدم برم دانشگاه.
دانشگاه ما اینقد گداعه که باید خودمون بیایم نسخه فیزیکی اش رو تحویل دانشکده بدیم با این وضع کرونا و گرونی
بعدش رفتم سایت ایرانداک و کد رهگیری هم گرفتم و تو سامانه ثبت اش کردم و تمام.
خب این موضوع برمیگرده به اوایل شهریور ماه. وقتی که از مسافرت 20 روزه ام برگشتم دیدم که تو سایت اطلاعیه دفاع نوشته:
10 روز فرصت داشتم که مطالب رو جمع و جور کنم. فایل ارائه + فایل گزارش رو باید مینوشتم
روز دفاع فرا رسید و همه اساتید بودن. امسال به خاطر کرونا به صورت مجازی بود.
چون من و یکی از دوستام موضوع هامون مشترک بود. و اول دوستم ارائه داده بود، من دیگه مطالبی که اون گفت رو نگفتم و سعی کردم چیزهای جدیدی بگم.
چیزی که بود این بود که من دقیقا موضوع پروژه ام مشخص نکرده بودم و صرفا یک سری مطالب عمومی رو توضیح دادم.
یک فایل از چکیده چیزهایی که میخواستم بگم رو آماده کردم و تقریبا از روی اون جلو میرفتم. خوبی مجازی این بود که کسی تو رو نمیدید و میتونستی از روی هر چی دوست داری بخونی.
حالا اتفاق مسخره ای که بود این بود که استاد داور هیچی از موضوع نمیدونست و از من فقط یه سوال پرسید و اونم سوال تخصصی نبود.
منم جوابش رو دادم و دیدم که متوجه نشد.
در این بین استاد راهنمام وارد قضیه شد و شروع کرد توضیح دادن برای استاد داور.
منم گوش میدادم همینطوری
خلاصه استاد داور موضوع رو فهمید و آخرش یه تیکه به من انداخت که من باید براش توضیح میدادم نه استادم.
میخواستم بگم اولا من که برات توضیح دادم خودت متوجه نشدی. ثانیا بهتره در موضوعی که تخصص نداری داوری نکنی
بعد چند وقت هم باید گزارش رو تحویل میدادم که دادم
بعد چند روز هم نمره ام اومد و 18.75 شدم که بالاترین نمره گروهم بودم
خب اولا خیلی ناراحتم که این دو ماهه چیزی ننوشتم. همیشه سعی ام بر این بوده که لااقل در ماه یک مطلب بذارم.
این دو ماهه حالم زیاد خوب نبود. برنامه ریزی درستی نداشتم. تنبلی هم که همیشه بوده.
این دو ماهه اتفاقات زیادی افتاده که توضیح دادن هر کدوم خیلی وقت میخواد. ولی اینجا به صورت تیتر وار مینویسم و بعدا مفصل اش رو تعریف میکنم.
1- سمینار ام رو دفاع کردم و نمره 18.75 گرفتم
2- پروپوزال ام رو نوشتم و در گروه تایید شد.
3- ترم جدید ارشد رو ثبت نام کردم
4- ارشد سه ساله شدم
5- با اساتید آمریکایی مکاتبه کردم و با دو نفر مصاحبه کردم
6- قرار شد که سال دیگه اپلای کنم