دیگه واقعا موندم که چرا استادا جواب نمیدن. بعضی ها لطف میکنن و میگن که پوزیشن ندارن. ولی حدود 80-90 درصد اصلا جواب نمیدن. استاده تو پیج اش نوشته که 3 تا دانشجو دکترا میخواد و دقیقا ریسرچ اش با علاقه مندی ها من یکی هست ولی جواب نمیده. حتی 3 بار ایمیل منو میخونه ولی جواب نمیده. آخه این حرکت یعنی چی؟ دیگه دارم دیوونه میشم.
هفته گذشته 2 تا مصاحبه داشتم.
مصاحبه اول تقریبا خوب بود. ولی کاری که استاده میکرد دقیقا با کار من مچ نبود. امروز بهش میل زدم که چیشد نتیجه مصاحبه؟ جواب نداده هنوز.
مصاحبه دوم افتضاح بود. افتضاح محض. استاده زمینه کاریش یه چیز بود و من به چیز دیگه ای علاقه داشتم. و قسمت بد ماجرا این بود که من میخواستم به زور خودم رو به استاد وصل کنم. و استاد هم که از قضا ایرانی بود، اینو متوجه شد و گفت که شما زمینه کاریت یه چیز دیگه است. و یه سری سوال و جواب استاد رو هم خوب جواب ندادم.
به استاد آمریکاییه که باهاش مقاله دادم هم پیام دادم که پوزیشن داری؟ گفت که فعلا پروپوزال هام تصویب نشده. ولی هر موقع پوزیشن داشتم بهت اطلاع میدم.
یه استاده هم گفت که هر موقع مقالاتت اکسپت شد پیام بده. بهش گفتم مقالاتم ریوایز خورده. گفت نه هر موقع اکسپت شد.
یه استاده هم گفت که چه زمانی وقت داری برای مصاحبه؟ جوابش رو دادم. ولی دیگه از اون به بعد جواب نداد.
خلاصه اوضاع خوبی نیست. همش دارم ریماندر میزنم و التماس این استاد و اون استاد رو میکنم که بتونم یه جا پذیرش بگیرم. من تجربه ایمیل زدن دو سال پیش هم دارم. قبل کرونا با وجود اینکه نه مقاله داشتم نه نمره زبان و نه فارغ التحصیل شده بودم، جواب های خیلی بهتری میگرفتم.
مثل اینکه دانشگاه ها داره به سمت کمیته محور بودن میره. و اهمیت استادها داره کمتر میشه.
تا اینجا یه نکته به بچه هایی که میخوان با استادا مکاتبه کنند بگم:
اونم اینه که اصلا و ابدا نباید التماس هیچ استادی رو کرد. اگر رزومه خوبی دارین، به صورت معقول ایمیل بزنین ولی هیچ وقت سطح خودتون رو پایین نیارین. اتفاقا برعکس این استاد ها هستند که باید التماس دانشجو ها رو بکنند.
توی مسیر زبان خوندن خیلیا بهم میگفتن نمیتونی. میگفتن:
همه اینا یه سری افسانه است که پشت تافل پنهان شده. شما وقتی تافل میدی و از سر جلسه میای بیرون با خودت میگی تافل همین بود واقعا؟
البته قبول دارم که تافل آسون نیست. اتفاقا خیلی سخت هم هست. ولی اون بار منفی و استرسی که پشت اش هست باعث میشه که از توانایی های خودت غافل بشی. اینکه هی به خودت درباره قیمت تافل که الان شده 8 میلیون و نیم فکر کنی و استرس بگیری هست که باعث میشه تافل تبدیل به یک غول بشه!
بهرحال من 100 میخواستم و همین نمره ام هم گرفتم.
نمرات من اینطوری شد:
ریدینگ: 27
لیسنینگ: 24
اسپیکینگ: 25
رایتینگ: 24
اولا خدا رو شکر میکنم که 99 نشدم. واقعا کسی که 99 گرفته که حالش میگیره.
دوما نسبت به تصحیح اسپیک و رایت کمی ناراضی هستم. احساس میکنم شاید میشد 1 نمره بهم اضافه میشد. ولی همینم خوبه. لااقل اسپیک 25 شدم که برای گرفتن TA به مشکل نمیخورم.
ایشالله در مورد تجربه تافل ام و نحوه خوندن منابع بیشتر مینویسم.
در نهایت خدا رو صد هزار مرتبه شکر میکنم. من بنده خوبی براش نبودم ولی همیشه هوامو رو داره و تنهام نمیذاره.
یکی از استرس زا ترین و مهم ترین امتحان ها تافل هست. مخصوصا وقتی داری اپلای میکنی بعد از معدل مهم ترین فاکتور نمره زبان هست. حتی اگر مقاله نداشته باشی میتونی پذیرش بگیری ولی وقتی زبان نداشته باشی خیلی خیلی سخته!
توی این یکی و دو سال اخیر، خواب و بیداری من با دادن امتحان تافل گره خورده بود. چه شب هایی که خواب تافل میدیدم. یه بار خواب دیدم که تافل دادم ولی رایتینگ اش رو ننوشتم. واقعا چه کابوسی بود!!
بلاخره امروز روز موعود رسید. شب قبل اش اینقدر استرس داشتم 3 بار از خواب بیدار شدم و 2 بار دسشویی رفتم. خلاصه ساعت 7 و نیم از خونه زدم بیرون و ساعت 9 رسیدم به سنتر. سنتر من سازمان سنجش بود. در سنجش در واقع کوچه پشتی هست. بعد وارد طبقه همکف میشی و چند تا پله میری بالا و میرسی به سنتر.
اول بهت میگن که وسایل ات رو بذار تو لاکر. همه چی رو باید بذاری. حتی اجازه نداری که آب معدنی ببری با خودت. بعد مسئول اونجا کارت ملی و پاسپورت رو با چهره ام مطابقت داد و 5 تا چرک نویس بهم داد. هم چنین یک برگه که باید اطلاعات مون رو توش مینوشتم هم داد که قبل از آزمون پر کنم.
بعد رفتم عکس انداختم و مسئول اونجا شماره کابین ام رو بهم گفت. من سالن B بودم. فکر کنم 3 تا سالن یا بخش داشت. جای من نسبتا خوب بود. پشتم دیوار بود که باعث شد تمرکزم بیشتر بشه. کلا بچه ها کم بودن. خیلی کمتر از چیزی که من تصور میکردم. چندین صندلی کنار من خالی بود. فکر کنم کلا 20 نفر بودیم. بر خلاف تصورم واقعا سنتر سنجش یکی از سنترهای خوب ایرانه. آخه خیلیا میگفتن که خاتم از سنجش بهتره. ولی به نظرم سنجش چیزی کم نداشت.
بعد مسئول اونجا یه سری توضیحات بهمون داد. مهم ترین هاش اینا بودند که موقع تست صدا نیازی نیست که کامل اون لاین پر بشه. و اینکه بعد از اتمام آزمون اگر میخواین که نمره تون تصحیح بشه باید ریپورت رو بزنین. اگر آزمون رو کنسل کنید نه ریپورت میشه نه تصحیح. و هم چنین اگر ریپورت کنید دیگه نمیتونین اعتراض بزنین. همچنین گفت که آزمون آفلاین هست و ربطی به اینترنت نداره که مشکلی پیش بیاد.
بعد یه مسئول اومد و یه کد برام زد و آزمون شروع شد. اول یه تست صدا دادم که سیستم گفت که اوکیه ولی جالب این بود که حتی اون لاین قسمت poor اش پر نشده بود. دیگه من پیگیر نشدم. چون گفته بودند که میکروفن ها رو تست کردیم و مشکلی نیست و صداتون ضبط میشه.
خلاصه ریدینگ شروع شد. 3 تا متن بود و 54 دقیقه. من 10 دقیقه اضافه آوردم و روی سوالاتی که شک داشتم دوباره فکر کردم.
بعد لیسنینگ شروع شد. امان از لیسنینگ. واقعا خیلی سخت بود برام. لیسنینگ من لانگ بود ( یعنی یک conversation و یک lecture اضافه داشت). واقعا من انرژی زیادی رو ریدینگ گذاشته بودم و وقتی لیس شروع شد انرژی ام افت کرده بود. یک لحظه دست رو سرم گذاشتم، دیدم از درون دارم میسوزم و سرم داشت آتیش میگرفت. سکشن اول 3-4 تا سوال آخر وقت کم آوردم و خیلی سریع به سوالات جواب دادم. دیگه با یه مصیبتی لیسنینگ تموم شد. همون لحظه کلی فکر تو ذهنم اومد که لیسنینگ رو خراب کردم.
بعد بریک 10 دقیقه ای شروع شد. سنجش خوراکی نداد بهمون. ولی بعضی بچه ها با خودشون آورده بودند. من فقط آب برده بودم. اونم تو راه خریدم.
بعد 10 دقیقه رفتم سر میز و دست بلند کردم و یه خانومی اومد و کد رو زد و بخش بعدی شروع شد.
باز اینجا یک تست صدا دادم که مثل قبلی اون لاین اش سبز نشد. بعد بخش اسپیکینگ شروع شد. سوال اول اسپیک این بود که اگر قرار باشه که یه خونه برای خوابگاه دانشگاه اجاره کنی، کدوم رو ترجیح میدی؟ 1- یه آپارتمان نزدیک دانشگاه با اجاره بهای زیاد 2- یک خونه دور از دانشگاه با اجاره ارزون تر.
سوالات بعدی اسپیک روال بود.
بعد بخش رایتینگ شروع شد. من برای تسک یک 250 کلمه و برای تسک دو 400 کلمه نوشتم. مشکلی که پیش اومد، برای تسک 2 وقت زیاد برای ریوایز نذاشتم چون واقعا خسته بودم.
بعد امتحان تموم شد و همونجا نمره ریدینگ و لیسنینگ نمایش داده شد. و بعد ازت سوال میکنه که آیا میخوای نمره ات ریپورت بشه؟ من ریپورت کردم و باز یه صفحه تاییدیه میاد و تمام. آزمون تموم میشه و صفحه دسکتاپ میاد.
حالا باید صبر کنم تا 6 روز دیگه تا نمره آزمون بیاد. امیدوارم نمره خوبی بگیرم تا بتونم یه جای خوب اپلای کنم.
واقعا خدا رو شکر میکنم که بلاخره این تافل رو دادم. من از سال پیش برنامه ریزی کرده بودم و توی چندین ماه اخیر خیلی اذیت شدم. روز آزمون هم خیلی استرس داشتم ولی وقتی مسئول سنجش داشت صحبت میکرد استرس ام کمتر شد.
جواب مقاله دوم هم بعد 2 ماه و نیم اومد! خدا رو شکر این دومی هم ریوایز خورد...
این مقاله رو در عرض یک هفته نوشتم. و اصلا فکر نمیکردم که چیز خوبی از آب در بیاد. ولی خدا رو شکر ریوایز خورد.
حقیقتش امروز رفتم تو سایت و دیدم که مقاله ام نیست. بعد با خودم فکر کردم که شاید وقتی ریجکت میشه کلا حذف میشه. دو ساعتی تو همین فکرها بودم و اعصابم خرد بود. میخواستم به استادم زنگ بزنم که بره ایمیل اش رو چک کنه. ولی گفتم خودش احتمالا فردا زنگ میزنه و میگه که ریجکت شده. ولی ساعت 9 شب وقتی استادم زنگ زد گفت که مقاله ریوایز خورده خیلی خوشحال شدم.
سه تا داور نظر دادند و ژورنال بر خلاف مقاله اولی 1 ماه بیشتر مهلت نداده که رسپانس رو آماده کنیم.
باید از هفته بعد روی هر دو تا مقاله کار کنم.
این ژورنال Q1 هست و ایمپکت فکتور حدود 5.6 داره.
توی یک ماه اخیر کارهای زیادی باید انجام بدم.
پی نوشت: این روزها وضعیت نت له عه! تله اصلا باز نمیشه. حتی با پروکسی! داشتم سرچ میکردم که ببینم قندشکن خوب چیه که دوستان Express VPN رو پیشنهاد داده بودند. ولی خب سالی 9 دلار هزینه داره و میشه روی 5 تا دیوایس نصب کرد. به نظرم نسبت به این رایگان ها بهتره و ارزش داره. حالا اگر این وضعیت ادامه داشته باشه باید یه فکری بکنم برای خریدن اش.
این مدت اتفاقات زیادی افتاده ولی دل و دماغ نوشتن نداشتم تا امروز که لازم دیدم وبلاگ رو آپدیت کنم
امروز داشتم واسه تافل میخوندم به همین خاطر گوشی ام رو در حالت پرواز گذاشتم. بعد ساعت 8 شب غیرفعال اش کردم و دیدم که استادم پیام داده که مقاله خوشبختانه ریوایز خورده. دیگه خودم رفتم تو سایت و دیدم که زده Major Revision . بعد 43 روز جواب اومد! به استادم زنگ زدم و گفت که من فکر کردم گرفتنت که گوشی رو جواب نمیدی :( دیگه ریوایزها رو برام فرستاد و گفت که دو ماه وقت داریم که بهشون جواب بدیم. و گفت که باید دو هفته روزی 8 ساعت روش کار کنی :( استاده دیگه!!!
گفتم که من هفته دیگه تافل دارم. یه نگاهی بهش میندازم ولی از هفته بعد شروع میکنم که روش کار کنم.
گفت که باشه سه شنبه یه جلسه با استاد آمریکایی و دانشگاه تهران میذاریم که روش بحث کنیم
الان یه نگاهی به کامنت ها انداختم. 5 تا داور نظر داده بودند. 4 تا داور اول کامنت های زیاد خاصی نگذاشته بودند. ولی در کمال تعجب دیدم که داور پنجم همون داوری بوده که تو ژورنال قبلی مقاله ام رو ریجکت کرده بود. و دقیقا همون کامنت ها کپی پیست کرده. عینا همون کامنت. و یه جورایی اعتبار مقاله رو زیر سوال برده بود.
ولی چون داورهای دیگه نظرات شون مثبت بود، ادیتور که از قضا ایرانی بود و با نویسنده دانشگاه تهران آشنا بوده (اینو استادم گفت) مقاله رو قبول کرده.
این ژورنال Q1 هست و ایمپکت حدود 4.8 داره. زیاد بالا نیست ولی خوبه!
خدا رو واقعا شکر میکنم که بعد 2-3 تا ریجکتی بلاخره ریوایز خورد. مخصوصا برای اپلای خیلی کمکم میکنه.
حالا باید ببینم چی میشه. فعلا تمرکزم روی تافله.
پی نوشت: متاسفانه شرایط کشور جوری هست که کوچک ترین حرفی در فضای مجازی با برخورد خشن صورت میگیره. به همین خاطر عذر من رو بپذیرید که در مورد یه سری مسائل صحبت نمیکنم . خودتون از عکس میتونین منظورم رو متوجه بشین.