یه پسر

یه پسر دهه هفتادی که کلی آرزو داره و داره تلاش می‌کنه با کمک خدا بهشون برسه... توی این مسیر خاطرات خوب و بد اش رو اینجا می‏‌نویسه

یه پسر

یه پسر دهه هفتادی که کلی آرزو داره و داره تلاش می‌کنه با کمک خدا بهشون برسه... توی این مسیر خاطرات خوب و بد اش رو اینجا می‏‌نویسه

کابوسی به نام توصیه نامه


خدا هیچ کسی رو محتاج گرگ بیابون نکنه. یکی از بدترین چیزهایی که بدم میاد اینه که محتاج کسی باشم که برام کاری انجام بده. توصیه نامه یا ریکام گرفتن هم یکی از اونهاست. 

این روزا دارم در به در دنبال استاد میگردم تا محض رضای خدا یه توصیه نامه ازشون بگیرم. استاد راهنمام اوکیه و گفته هر چقدر بخوای میدم.

ولی به استاد دانشگاه تهران گفتم و اولش گفت باشه. بعد من 9 تا دانشگاه براش فرستادم. بعدش گفت چه خبره این همه دانشگاه ردیف کردی؟ من به دانشجو های خودمم 3-4 تا بیشتر نمیدم. 3 تا دانشگاه انتخاب کن تا بفرستم. منم چی میتونستم بگم آخه. 3 تا دانشگاه انتخاب کردم و 2 تاشو همون لحظه فرستاد. فقط یه دانشگاه موند که من اول باید اپلیکیشن ام رو سابمیت کنم و بعدش ایمیل ریکام ها میره.

به یکی از استادهام که باهاش 2 تا درس داشتم هم ایمیل دادم و خوشبختانه قبول کرد. امروزم که دانشگاه بودم اتفاقی دیدمش و ازش تشکر کردم. ولی در حال حاضر فقط در حد حرف مونده و چیزی نفرستاده. امروز برای این دانشگاه رفتم تا استادم رو مجبور کنم تا لااقل اون ریکام ها رو بفرسته. دیگه جلوی خودم برای 6 تا دانشگاه ریکام برام پر کرد. متن توصیه نامه هم تازه خودم یک روز وقت گذاشتم کامل براشون نوشتم. اتفاقا این خیلی خوب بود برام. چون هر کاری که کرده بودم رو به نحوه احسن نوشتم. و هر جوری که دلم میخواست خودم رو معرفی کردم.

در حال حاضر ریکام کم دارم. میخوام برای 9 تا دانشگاه اقدام کنم که باید 27 تا ریکام بگیرم. 

امروز به 2 تا از استادهای دیگم که باهاش درس پاس کردم ایمیل دادم فعلا که جوابی ندادن. شاید مجبور بشم برم دانشگاه و بست بشینم تا حضوری باهاش صحبت کنم. 

استاد آمریکاییه هم دو سه بار بهش پیام دادم فعلا ما رو به یه ورش هم حساب نکرده. تا زمانی که کارش گیر بود و مقاله میخواست من شبانه روز براش کار میکردم. حالا که کار من گیر افتاده دیگه جوابم رو نمیده. بخدا دیگه داره گریه ام میگیره. اگه نتونم ریکام بگیرم همه تلاش و پول هایی که خرج کردم به هدر میره.

چیکار کنم وقتی جواب نمیده؟ اول یه ایمیل زدم بهش و تشکر کردم بابت کامنت هاش برای مقاله و توی پاراگراف دوم هم گفتم که میدونم منتظر جواب پروپوزالت هستی ولی میخواستم بدونم که آیا جوابش اومده یا نه؟ توی ایمیل دوم هم یه ریماندر زدم بهش. امروز هم بهش گفتم ببین من دارم اپلای میکنم. لطفا بهم ریکام بده. باز جواب نداده. خدا کسی رو محتاج همچین کسایی نکنه. 

چقدر بدم میاد از این دنیای آکادمیک. بخدا پر کردن یک توصیه نامه 2 دقیقه هم وقت نمیبره. 10 تاش فوقش میشه نیم ساعت. یعنی من که 3 سال توی دوران ارشد کار کردم یا با این استاد آمریکاییه 2 تا مقاله خوب دادم حق این رو ندارم که ازش بخوام نیم ساعت برام وقت بذاره. چرا اینقدر این استادهای دانشگاه عقده ای هستند!!!

بخدا سوگند اگر من یه روز استاد شم (یا حتی نشم) اگر یه روز کسی ازم توصیه نامه بخواد، چه 10 تا بخواد چه 100 تا، بهش میدم و هیچ منتی هم سرش نمیذارم. بخدا این توصیه نامه توی همه جای دنیا حل شده. هر کسی وقتی میخواد بره سر کار جدیدی از همکاراش یا رییس قبلی اش ریکام میگیره و کسی نمیگه که نه مثلا من 3 تا بیشتر بهت نمیدم. 

اعصابم خرده و امشب میخوام زود بخوابم. دیگه خسته شدم. اول باید دفاع کنی، بعد مقاله، بعد نمره زبان، بعد ایمیل زدن به استادها، بعد پرداخت دلاری اپ فی دانشگاه ها و حالا گرفتن توصیه نامه...این خان های رستم اپلای کی قراره تموم شه. حالا رفتن به سفارت و گرفتن ویزا خودش یه هفت خان رستم دیگه ایه. 

بماند در تاریخ تا یه روز بیام اینجا دوباره بخونم که توی این وضعیت اینترنت، وضع دلار، وضع اجتماعی و فرهنگی و غیره چقدر زحمت کشیدم تا بتونم خودم رو بالا بکشم.

ایمیل زدن به اساتید برای اپلای


خب توی این پست میخوام در مورد نکات راجع به ایمیل زدن به اساتید بگم که امیدوارم که مفید واقع بشه. نکاتی که دارم میگم حاصل 3 سال ایمیل زدن به اساتید هست و تجربه شخصی خودم هست. بنابراین ممکنه که برای فرد و هر رشته متفاوت باشه. این تجربیات برای رشته های مهندسی که میخوان آمریکا یا کانادا برن مفید خواهد بود.


خب اولین نکته برای ایمیل زدن اینه که هر چه قدر متن ایمیل تون شخصی سازی تر شده باشه، جواب بهتری ممکنه بگیرید. سعی کنید که راجع به خودتون، ریسرچ هایی که کردین و هم چنین ریسرچ استاد بیشتر حرف بزنین. از طرفی متن ایمیل طولانی هم نباشه. اینکه بتونین با کوتاه ترین جملات درخواست تون رو بنویسید نیازمند صرف زمان کافی برای نوشتن متن ایمیل هست. 

بعضی ها اعتقاد دارند که توی متن ایمیل باید راجع به یکی از مقالات استاد اشاره بشه. حقیقتش به نظر من این کار خوبه به شرطی که تعداد استاد ها کم باشه. اگر قرار باشه که به 200-300 تا استاد ایمیل بزنین کلی طول میکشه. من همه جورش رو تجربه کردم. به نظرم مفید ترین کار اینه که 2-3 تا ریسرچ اینترست استاد را در متن ایمیل نام ببرید و بگین که شما هم به این ریسرچ ها علاقه دارین. اگر بتونین که ثابت کنین که توی اون ریسرچ ها، قبلا تحقیق یا مقاله هم کار کردین که نور اعلی نور میشه.

یک نکته مهم برای کسانی که میخوان سال های بعد اپلای کنم اینه که دوستانه عاجزانه خواهش میکنم که سریع تکلیف نمره زبان تون رو معلوم کنید. ایده آل ترین حالت اینه که بهار یا نهایت اوایل تابستان نمره زبان را داشته باشید تا با خیال راحت بتونین مکاتبه کنید. چون وقتی نمره زبان دارین اساتید به این نکته پی می برند که شما اپلیکنت مصممی هستید و میخواین اپلای کنید. نه اینکه از روی شکم سیری دارین ایمیل میزنین. 

کار اشتباهی که من کردم این بود که تاریخ دفاع ام رو انداختم 1 شهریور. این باعث شد که نتونم یک ماه آخر برای تافل بخونم و مجبور شدم که یک ماه عقب اش بندازم. در حالیکه اگر اول تیر دفاع کرده بودم، یک ماه و نیم فرصت داشتم که برای تافل بخونم و آخر تابستون نمره ام رو داشته باشم. اینطوری دیگه مکاتبه رو دیر شروع نمیکردم. به نظرم بهترین زمان ایمیل زدن مرداد و شهریور هست. به مهر که برسه خیلی سخته از اساتید جواب بگیری.

یه نکته دیگه این که توی ایمیل یه سری کلمات رو به کار ببرین. مثلا اینو حتما قید کنید که شما میخواین تحت راهنمایی اون استاد دکترا یا مستر تون رو شروع کنید. مثلا دقیقا از under supervision استفاده کنید. اساتید یه ذره خر کیف میشن وقتی این کلمه رو میخونن. از طرفی اینقدر هم مبالغه نکنید که مثلا بگین فلان مقاله ات رو خوندم: عجب مقاله خفنی بود و فلان و بیسار. طرف ممکنه اصلا نویسنده چهارم بوده باشه و مشارکت چندانی تو مقاله نداشته باشه.

آخرین نکته ای که به ذهنم میرسه اینه که هیچ وقت هیچ وقت التماس هیچ استادی رو نکنید. میدونم شرایط سخته و همه میخوان از این مملکت برن. ولی اگر ریسرچ شما به ریسرچ اون استاد نمیخوره الکی ایمیل نزنین. حتی اگر دعوت به مصاحبه شدین و فهمیدین که به درد هم نمیخورین، راحت مکالمه رو با احترام پایان بدین. این خیلی بهتره از اینکه وارد یه پروسه دکترا بشین و چهار سال با بی میلی ریسرچ تون رو ادامه بدین.

در نهایت امیدوارم که هر کسی به چیزی که به صلاحش هست برسه. 

کلا اپلای کردن خیلی زمان بر و سخت هست. به مکاتبه کردن با اساتید به دید یک پروسه نگاه کنید که در نهایت تموم میشه. حالا مثل من بدون استاد اپلای میکنین یا استاد پیدا میکنین. در نهایت مثل گرفتن نمره زبان تموم میشه. 

روزهای اپلای


توی این روزهایی که گذشت خیلی اتفاقات زیادی برام افتاد که اینقدر درگیرشون بودم نتونستم بیام اینجا رو آپدیت کنم. باید چندین پست درمورد تافل بنویسم که هنوز فرصت اش پیش نیومده.

اما این روزها که گذشت یکی از سخت ترین و پر فشار ترین روزهای زندگیم بود. یک هفته قبل از تافل دو تا از مقالاتم ریوایز سنگین خوردند. یک هفته از استادم وقت گرفتم برای تافل و وقتی تافل رو دادم شروع کردم به نوشتن ریوایز. مقاله دوم رو اول شروع کردم چون مهلت اش یک ماهه بود. بعد مجبور شدم که جیاری ام رو عقب بندازم. بعد زمانی که داشتم روی ریوایز مقاله اول کار میکردم، اون استاد آمریکاییه به استاد راهنمام گفت که یه کنفرانس هست که اگر مقاله ای که قبلا باهاش جلسه داشتیم رو بتونیم آماده کنیم و براش بفرستیم. دقیقا 3-4 روز وقت داشتم. دیگه با هر زحمتی که بود بعد از چندین بار اصلاح و ریوایز لحظه آخر به دست اش رسوندم و یک مقاله کنفرانسی شد. بعد دوباره استاد دانشگاه تهران و استاد خودم روی مقاله اول نظر میدادند و هی میگفتند که فلان جا رو اصلاح کن. دیگه بعد از چندین روز کار شبانه روزی تونستم امروز تکمیل اش کنم و استادم سابمیت اش کرد. جواب ریوایز مقاله دوم که نزدیک 20 روز شده هنوز نیومده. امیدوارم زودتر جوابش بیاد و لااقل برای اپلای یک مقاله اکسپت شده داشته باشم.

یکی از نکاتی که خیلی اذیتم کرد این بود که این مقاله اول 5 تا داور داشت. 4 تا داور اول کامنت های سبکی داده بودند و تقریبا مقاله رو اکسپت کرده بودند. ولی داور پنجم کامنت سنگینی داده بود و مقاله رو از ریشه و بن زده بود. دیگه هر چی به ذهنم اومد رو برای توضیح نوشتم. امیدوارم که با این توضیحات قانع بهش. دیگه نمیدونم چی میشه. نذر کردم که اگر این مقاله اکسپت بشه 100 تومن به محک کمک کنم. 


توی این مدت همزمان داشتم کارهای اپلای هم پیش میبردم. SOP رو بلاخره نوشتم. ولی قسمت عمده کار ایمیل زدن به اساتید بود. حدود 6-5 تا ایمیل و ریماندربرای هر استاد زدم ولی دریغ از یک جواب درست حسابی. دیگه عملا امیدی ندارم که کسی جواب بده و مجبورم بدون استاد اپلای کنم. یکی دو تا جواب دست و پا شکسته دارم ولی اونا هم براش کلی اپلیکت قوی هست. وضعیت فاندینگ استاد آمریکاییه هم معلوم نشده فعلا. 


نمیدونم آخه تا کی باید خودمون رو به بقیه دنیا ثابت کنیم؟ تا کی باید التماس این استاد و اون استاد رو بکنیم؟ تا کی باید اینقدر ایمیل بزنیم و بگیم که بابا ما هم خوبیم. 

توی این دو هفته آینده شاید حدود 5 تا دانشگاه که جیاری نمیخوان رو اپلای کنم. بعد از دادن جیاری هم شاید 3-4 تا دانشگاه دیگه اپلای کنم. باید حواسم به ریکام ها که از استادها میگیرم هم باشه. باید چونه بزنم باهاشون که راه بیان با این قضیه. حالا که مقاله رو سابمیت کردیم فکر کنم فرصت مناسبی باشه.


گرفتاری های این روزا


این روزها کمی سرم شلوغه و نمیرسم که اینجا رو آپدیت کنم. همزمان درگیر چند تا کار هستم که فعلا به سرانجام نرسیدند.

فعلا اینجا لیست هاشون رو می نویسم که چیزی از قلم جا نمونه.

1- دارم به استادها ایمیل میزنم. کسی جواب نمیده. اعصابم داغونه!!!

2- ریوایز مقاله اول تموم شد و فرستادیمش. ریوایز مقاله دوم هم داره تموم میشه. هفته بعد احتمالا با بقیه نویسنده ها جلسه داشته باشیم

3- دارم به دانشگاه ها ایمیل میزنم که چه مدارکی لازم دارند. بعضی ها جیاری میخوان بعضی ها نمیخوان. بعضی ها هم مدرک غیررسمی رو قبول میکنن

4- جیاری رو یک ماه عقب انداختم و ددلاین دانشگاه هایی که 1 دسامبر و 15 دسامبر بود رو از دست دادم. (اونایی که جیاری میخوان)

5- با یکی دو از بچه ها قراره روی یک مقاله جدید کار کنیم

6- اپلیکشن فرم بعضی دانشگاه ها رو دارم پر میکنم. 

7- دارم شروع میکنم که sop ام رو بنویسم. چند تا نمونه باید بخونم. کاش زودتر شروع میکردم.

8- ریزنمره ارشد ام رو دادم ترجمه غیررسمی

9- مغزم دیگه کار نمیکنه. همش ناامیدی میاد سراغم.

10- باید با استاد دانشگاه تهران و آمریکا صحبت کنم که بینم چند تا ریکام میتونم ازشون بگیرم. 


همین...

استادا جواب نمیدن


دیگه واقعا موندم که چرا استادا جواب نمیدن. بعضی ها لطف میکنن و میگن که پوزیشن ندارن. ولی حدود 80-90 درصد اصلا جواب نمیدن. استاده تو پیج اش نوشته که 3 تا دانشجو دکترا میخواد و دقیقا ریسرچ اش با علاقه مندی ها من یکی هست ولی جواب نمیده. حتی 3 بار ایمیل منو میخونه ولی جواب نمیده. آخه این حرکت یعنی چی؟ دیگه دارم دیوونه میشم. 
هفته گذشته 2 تا مصاحبه داشتم.
مصاحبه اول تقریبا خوب بود. ولی کاری که استاده میکرد دقیقا با کار من مچ نبود. امروز بهش میل زدم که چیشد نتیجه مصاحبه؟ جواب نداده هنوز.

مصاحبه دوم افتضاح بود. افتضاح محض. استاده زمینه کاریش یه چیز بود و من به چیز دیگه ای علاقه داشتم. و قسمت بد ماجرا این بود که من میخواستم به زور خودم رو به استاد وصل کنم. و استاد هم که از قضا ایرانی بود، اینو متوجه شد و گفت که شما زمینه کاریت یه چیز دیگه است. و یه سری سوال و جواب استاد رو هم خوب جواب ندادم.

به استاد آمریکاییه که باهاش مقاله دادم هم پیام دادم که پوزیشن داری؟ گفت که فعلا پروپوزال هام تصویب نشده. ولی هر موقع پوزیشن داشتم بهت اطلاع میدم.

یه استاده هم گفت که هر موقع مقالاتت اکسپت شد پیام بده. بهش گفتم مقالاتم ریوایز خورده. گفت نه هر موقع اکسپت شد. 

یه استاده هم گفت که چه زمانی وقت داری برای مصاحبه؟ جوابش رو دادم. ولی دیگه از اون به بعد جواب نداد.


خلاصه اوضاع خوبی نیست. همش دارم ریماندر میزنم و التماس این استاد و اون استاد رو میکنم که بتونم یه جا پذیرش بگیرم. من تجربه ایمیل زدن دو سال پیش هم دارم. قبل کرونا با وجود اینکه نه مقاله داشتم نه نمره زبان و نه فارغ التحصیل شده بودم، جواب های خیلی بهتری میگرفتم. 

مثل اینکه دانشگاه ها داره به سمت کمیته محور بودن میره. و اهمیت استادها داره کمتر میشه.

تا اینجا یه نکته به بچه هایی که میخوان با استادا مکاتبه کنند بگم: 
اونم اینه که اصلا و ابدا نباید التماس هیچ استادی رو کرد. اگر رزومه خوبی دارین، به صورت معقول ایمیل بزنین ولی هیچ وقت سطح خودتون رو پایین نیارین. اتفاقا برعکس این استاد ها هستند که باید التماس دانشجو ها رو بکنند.