اواخر دهه ۸۰ میلادی در دانشگاهی بود که حدود ۱۰ ساعت با محل زندگی نامزدش فاصله داشت و همیشه به یک تکنولوژی فکر میکرد که بتواند با آن نامزدش را از راه دور ببیند. اواخر دهه ۹۰ میلادی یک سخنرانی بیل گیتس در مورد آینده اینترنت او را مصمم کرد که به آمریکا بیاید تا بخشی از آینده اینترنت باشد.
در سال ۱۹۹۷ برای ویزای آمریکا اقدام کرد و در مدت دوسال ۸ بار ویزایش ریجکت شد، بالاخره در بار نهم ویزا گرفت و راهی آمریکا شد. چند سال بعد در شرکت Webex مشغول به کار شد، جایی که ایده ۲۰ سال پیشش را می توانست دنبال کند. پس از آنکه webex توسط سیسکو خریداری شد، ایده هایی برای توسعه کنفرانس تصویری و ویدیو کال به مدیران سیسکو ارایه داد، اما تمامی ایده هایش ریجکت شد. در سال ۲۰۱۱ برای رفتن به دنبال ایده های شخصی از سیسکو جدا شد و شرکت خودش را تاسیس کرد.
سرانجام پس از ۶ سال کار و تلاش شبانه روزی از سال ۲۰۱۷، شرکت او کاملا در مسیر شهرت و موفقیت قرار گرفت. در سال ۲۰۱۹ شرکتش را وارد بازار بورس آمریکا کرد و در همان روز اول، سهامش ۷۰ درصد رشد کرد و نام صاحبش، با ثروتی به ارزش ۳.۵ میلیارد دلار، وارد لیست میلیاردرهای دنیا شد .
در حالی که در ماه دسامبر ۲۰۱۹، ده میلیون نفر از نرم افزار آنها استفاده می کردند، یکباره و به علت شیوع کرونا بسیاری از سازمانها، دانشگاه ها، دولت ها و افراد عادی به سراغ استفاده از این نرم افزار رفتند و در کمتر از سه ماه تعداد کاربران آن از ۲۰۰ میلیون نفر عبور کرد و ارزش سهام شرکت نیز بیش از دوبرابر رشد کرد تا ثروت صاحب شرکت ۹ میلیارد دلار شود و ارزش شرکت نیز حدود ۴۰ میلیارد دلار شود.
احتمالا حدس زده اید که منظورمان چه شرکتی ست. بله شرکت Zoom. مدیرعاملش اریک یوان ۳۳ سال پیش ۸ بار ویزایش برای آمریکا ریجکت شد، اما حالا یک مولتی میلیاردر است.
همون طور که می دونید یک احوالپرسی دوستانه بخش مهمی از آداب معاشرتی رو تشکیل میده که برای زندگی در جامعه ای متمدن همه ی ما بهش نیازمندیم و اولین گام برای شناخت طرف مقابلمون میتونه شناخته شه. در این متن سعی دارم بنا بر چیزهایی که در این رابطه یاد گرفتم و البته تجربیات خودم رو در این باره خدمتتون عرض کنم تا دوستانی که احیانا در این مورد به مشکل برخوردن بتونن با رعایت نکاتی ساده در نخستین برخورد با دیگران به خوبی ظاهر بشن
یک . رعایت ادب
خیلی از ماها افرادی رو در اطراف خودمون داریم که احتمالا با اونا بیشتر احساس صمیمیت میکنیم. کسایی که بیشتر از بقیه با اونا راحتیم، شوخی می کنیم و توی سر و کله هم میزنیم. این کارها اصلا اشکالی نداره ولی در لحظه ی شروع ملاقات تون بهتر هست که یه مقدار مودب تر رفتار کنیم...
ادب داشتن هنگام احوالپرسی دوستانه حتی با یه دوست صمیمی به این معنا نیست که خشک و رسمی برخورد کنید و از کلمات قلمبه سلمبه استفاده کنید . شاید به این معنی باشه که در زمان شروع دیدار شوخی رو بذارید کنار و در عین حال با صمیمیت و با استفاده از کلمات محترمانه و محبت آمیز برخورد کنید .
دو . رسا و نسبتا بلند سلام و احوالپرسی دوستانه داشته باشید ... خودتون رو آزاد بذارید و کاملا راحت برخورد کنید
سه . (بند مخصوص آقایان) محکم دست بدید...بعضیا فقط بلدن باید دستشون رو بیارن جلو ، نمیدونن که شل و ول دست دادن و اصلا دست طرف مقابل رو نفشردن میتونه نشانه ی بی احترامی به شخص مقابلتون باشه .
آقایان عزیز همون طور که حتما میدونید دست دراز کردن به طرف یک خانم علاوه بر اینکه از نظر اعتقادی و شرعی مذموم هست ، با فرهنگ ما هم مغایرت داره حتی اگه طرف مقابلمون آشنا باشه.از طرف دیگه توصیه شده که زمان احوالپرسی با بانوان رو معمولا کوتاه تر انجام بدید که طولانی تر کردنش پسندیده نیست. خلاصه و مفید
چهار . چهره ی گشاده و همراه با لبخند داشته باشید. خصوصا در دیدار های بلند مدت و با اشخاصی که بعد از مدت طولانی اونا رو میبینیم. چرا که اولین برخورد میتونه چهره ی ماندگاری از شما در طرف مقابلتون ایجاد کنه ؛ بنابراین سعی کنیم ذهنیت خوبی از خودمون در طرف مقابل ایجاد کنیم . پس همیشه با انرژی ، خندان و با روی خوش با طرف مقابلتون روبرو شید این بند خیلی مهم هستش بنابراین باید تمام موارد ذکر شده رو در قالب این بند اجرا کنید
پنج . در سلام کردن پیش قدم شید
کوچکترها که باید اول به بزرگترشون سلام کنن ؛ این که توش حرفی نیست ولی سلام کردن شمای بزرگتر به کم سن و سال خودتون حتی بچه ها نه تنها باعث کسر شان شما نمیشه بلکه بزرگواری شما رو هم میرسونه ؛ حتی در روایت هم هست که وقتی پیامبر به بچه ها میرسیدن به اونا سلام میکردن
شش . ارتباط چشمی برقرار کنید
سعی کنید هنگام صحبت و احوالپرسی دوستانه با شخص مقابلتون نگاه تون رو ندزدید و به اطرافتون نگاه نکنید . فعلا فقط طرف مقابلتون باید مخاطبتون باشه و مرکز توجهتون. فقط یه نکته که باید رعایت کنید این بند برای ارتباط با جنس مخالف میتونه نقض شه، چون پایین انداختن نگاه (صرفنظر از جنبه ی اعتقادیش ) در نظر شخص مقابل شما رو نجیب و باحیا و البته متشخص میتونه نشون بده
ثانیا وقتی دو نفر دارن با هم احوالپرسی یا خداحافظی میکنن بین صحبتشون نپرید ، آدم نمیدونه جواب کدومشون رو بده ( دیدم که میگم ! ) در این جور مواقع بی توجهی به شخص دوم فقط باعث دلخوری میشه
در آخر باید بگم ؛
در رابطه با موقعیت های مختلف معمولا هر کس لغات مخصوص خودش رو برای احوالپرسی دوستانه داره ( البته گفته شده که سعی کنید در به کار بردن این لغات خلاقیت به خرج بدید و هر از چند وقتی عبارات جدیدی رو استفاده کنید ) . مشخصا کسی که براش یه مقدار سخت تره باید سعی کنه یه سری عبارات رو یاد بگیره و به مرور از اونا استفاده کنه ؛ بعد یه مدت ناخودآگاه اونا رو به زبون میاره. مثلا به چند مورد از این پرسش و پاسخ های معمول و پرکاربرد میتونیم اشاره کنیم
سلام خوبی؟
سلام خوبم ممنون تو چطوری ؟ چه خبرا؟ خوش میگذره؟
چه خبرا؟
سلامتی ،شما چه خبر؟ همه چی مرتبه؟ خانواده خوبن؟
سلام برسون
سلامت باشی ، بزرگیتون رو می رسونم
دیگه مزاحمت نمیشم
مراحمی عزیزم ، خوشحال شدم دیدمت ( اگه واقعا خوشحال شدید خخ ) ، به بقیه سلام برسون
امری ندارید؟
عرضی نیست ، خوشحال شدم ، روز بخیر
امیدوارم مطالب این بحث مفید واقع شده باشه...
یا علی
یک ماهی بود وقتی روی صندلی مینشستم قسمت راست بدنم در ناحیه سینه درد میگرفت. حدود نیم ساعت میگرفت. گاهی اوقات درد رو در گردن و دندان هام هم احساس میکردم.
خودم فکر میکردم به خاطر اینه که زیاد روی صندلی مینشینم و همیشه در حالت جمع شده هستم.
دو روز پیش رفتم دکتر. گفت احتمالا به خاطر همینه. یه سری قرص داد که این درد رو کم میکرد. اما گفت قبل از اینکه این قرص ها رو بخورم یه نوار قلب بدم.
رفتم نوار قلب دادم و بهش نشون دادم. گفت چیزی نیست اما ممکنه یه چیز کوچیکی باشه. برو دکتر قلب
امروز ساعت 12 رفتم دکتر قلب . اول نوار قلب ام رو دید و بعد چند تا سوال پرسید. بعد گفت اکو بدی بهتره! خلاصه قبض 70 تومنی اکو قلب رو پرداخت کردم (البته بدون دفترچه 200 و خورده ای بود) و رفتم پیشش اکو دادم.
بازم گفت خوبه خدا رو شکر. فشارم رو هم گرفت اونم خوب بود.
خلاصه گفت مشکلی نیست و پزشک عمومی چرت گفته.
بعد گفت خودت رو یه چک آپ کنی خوبه!
بعد هم یه سری توصیه کرد که مثلا بعد دو ساعت که روی صندلی میشینی ده دقیقه نرمش کن!
خودمم فکر میکنم به خاطر اینه که زیاد جمع میشینم و نه تنها این روزا ورزش و نرم نمیکنم بلکه چاق تر هم شدم.
وقتی خدا می خواهد به کسی لطف کند، امر می کند. وقتی تو بخواهی وارد میهمانی رمضان خدا شوی و خدا بخواهد از تو پذیرایی کند، چه می خواهد؟ می گوید:"حق نداری غذا بخوری. حرام است آب بنوشی." آقا چه خبر است؟ ما داریم میهمانی می رویم یا می خواهیم قربانی شویم؟ میهمانی خدا این گونه است. چون او خداست. بقال سر کوچه که نیست، معلمت که نیست، مامانت که نیست. اگر برای میهمانی پیش مامانت بروی، زود غذا جلویت می گذارد، اما در میهمانی خدا که شرکت میکنی گرسنه ات می گذارد.
مگر اینکه نخواهی دنبال خدا بگردی. مثل بعضی ها که کمبود محبت دارند و می گویند:"ما دنبال کسی می گردیم که نازمان کند." باید گفت:"اینکه دیگر خدا نیست. تو پس هنوز احساس نیاز به خدا نکرده ای." اگر بخواهی با خدا ارتباط پیدا کنی، باید چه کار کنی؟ باید بگردی و امر پیدا کنی و بگویی:"چشم!" آن لحظه امر و چشم گفتن، لحظه ارتباط است.
چرا خدا نماز را واجب کرده؟ آیا خواسته خودش را سبک کند که تو بر او منت بگذاری؟ چرا خدا نماز را واجب کرده، مگر نیاز داشته؟ نه!
او به نماز تو نیازی ندارد. او نماز را واجب کرده تا به تو لطف کند. لطف رب به عبد، نان دادن نیست. نان را به گوسفندها هم می دهد. لطف رب به عبد، امر کردن است.
به محض اینکه اذان می گویند، عبد به وجد در می آید. می گوید:"خدا برای من یک امر فرستاد، ارتباط شکل گرفت." اصلا ارتباط با خدا معنایش چیز دیگری جز این نیست.
برای چشیدن رابطه خودت با خدا و کشف و لمس آن و رشد دادن این رابطه باید امر بگیری و اجرا کنی. مدام باید امر بگیری و اجرا کنی. خدا هر که را بیشتر دوست داشته باشد، بیشتر به او امر میکند. این تصور که خدا به بعضی کارها امر و آنها را واجب کرده صرفا به این دلیل که حتما بندگانش آن کارها را انجام دهند و از زیرش در نروند، تصور ناقصی است.
منبع: کتاب رابطه عبد و مولا، حجت الاسلام پناهیان
امروز بعد از سه ماه بلاخره اینستاگرام رو باز کردم ببینم توش چه خبره!
سه ماه پیش تصمیم گرفتم برای اینکه تمرکزم از بین نره و توی صفحات نامحدود دور خودم نچرخم اینستا رو چک نکنم و کلا بذارمش کنار.
الان بعد از سه ماه بلاخره همینطوری باز کردم و دیدم خبری نیست. به جز اینکه چند تا از فامیل عکس گذاشته بودن. همین!!!
اینستاگرام یکی از اعتیاد آورترین شبکه های اجتماعی هست که متاسفانه در کشور ما خیلی بد جا افتاده.
خودم 5 سال پیش اون موقعی که افراد زیادی نمیدونستن اینستا چیه پیچ با طرفدار بالا داشتم. ولی دیدم داره بهم لطمه میزنه. گاها بالای 8 ساعت از وقتم رو میگرفت. در واقع پیج ام رو فروختم. این فروختن هم البته دلایل دیگه هم داشت که اینجا جاش نیست توضیح بدم.
خلاصه یکی از مانع هایی که باعث میشه به هدفم کمتر فکر کنم رو موفق شدم سه ماه ترک کنم و از این به بعد هم همین کارو خواهم کرد
همیشه من میگم بهترین نعمت آرامش است. شما وقتی درگیر کلی عکس و اطلاعات میشی و ذهنت رو مشغول میکنی ، ناخودآگاه در پس ذهنت به اونا فکر میکنی و این فکر کردن باعث میشه کمتر به اهداف ات فکر کنی. مثلا عکس فلان فامیل رو میبینی که رفتن فلان جا، یه جورایی آدم هوس میکنه و گاها حسودی. تمامی این احساسات باعث میشه آدم دائما خودش رو درگیر کنه و بهشون فکر کنه و آرامش اش رو بهم بزنه.
بهتره آدم خودش رو درگیر این همه اطلاعات نکنه و ذهنش رو راحت بذاره.
آدم باید یه جایی تصمیم بگیره و دندون لق رو بکنه بندازه دور. به خودمون قول بدیم که از این به بعد اینستاگرام رو باز نمیکنم.
البته این روش من برای بعضی ها امکان نداره. چون کارشون هست و نمیشه کلا ترک کرد. ولی خب میشه محدود کرد. مثلا به خودشون قول بدن که صفحه explorer رو باز نکن.
امیدوارم خدا به همه مردم سرزمینم آرامش بده
پی نوشت: این روزا، روزای آخر ماه رمضون هست و چند روزی بیشتر وقت نمونده که لحطه ها را درک کنیم. امسال ماه رمضان من با درس و زبان و استرس گذشت. کمتر به فکر خدا بودم و از این بابت خیلی خیلی ناراحتم. امیدوارم روزی برسه بدون دغدغه ، بدون اینکه دائما استرس چیزهای مادی رو داشته باشم فقط فقط به خدا فکر کنم و عبادتش رو بکنم
پی نوشت 2: چند روزی بود قفسه سینه ام درد میکرد. چه بعد افطار و چه قبل افطار. امروز بلاخره به اصرار بابا رفتم درمانگاه. دکتر تشخیص درستی نداد. یه سری قرص نوشت. ولی گفت اول برو دکتر قلب اونم نظر بده. خلاصه امروز نوار قلب دادم و ضربان ام 70 بود. حالا قراره چهارشنبه برم دکتر قلب ببینه نوارم رو. امیدوارم چیزی نباشه. خودم فکر میکنم بیشتر به خاطر اینه که چند ساعت پشت میز میشنیم و عضلاتم میگیره.
خدا همه مریض ها رو شفا بده